برکات بی‌پایان محبت به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

برکات بی‌پایان محبت به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، محبت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را نشانۀ ایمان و راه هدایت معرفی کرده است. به روایت رسول خاتم، دوستی با آن حضرت باعث آرامش، امنیت قلب، شفاعت، نجات و هم‌نشینی با اولیای الهی می‌شود.

محبت به امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در فرهنگ اسلامی، تنها یک احساس شخصی نیست؛ بلکه معیار ایمان، پیوند با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و راهی برای رشد اخلاقی و معنوی انسان است. این نوشتار، با تکیه بر روایات نبوی، به بررسی جایگاه محبت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌پردازد و آثار معنوی و اخروی آن را بیان می‌کند.

محبت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)؛ مرز هدایت و گمراهی

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «کسى که على را دوست داشت، هدایت شد و کسى که او را دشمن داشت، گمراه شد.» [۱]

ایشان در حدیث دیگری فرمود: «دوستدار على، خردمند و راه‌یافته است و دشمن او، از نیکى بی‌بهره است.» [۲]

دوستی با امیرمؤمنان (علیه‌السلام)، پناهگاه دل در دنیا و آخرت

در کتاب معجم الکبیر نوشتۀ طبرانی به ‌نقل از ابن‌عمرنوشته است: «زمانی، من و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدینه زیر سایه‌اى همراه بودیم و ایشان به‌دنبال على (علیه‌السلام)مى‌گشت. به دیوار که رسیدیم، چشم‌مان به علی (علیه‌السلام) افتاد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز به او نگریست، درحالى‌که او بر روى زمین خوابیده بود و غبار، وى را پوشانده بود.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «کسانی را که کنیۀ ابوتراب به تو داده‌اند، سرزنش نمى‌کنم.»
دیدم که رخسار على (علیه‌السلام) دگرگون شد و این سخن بر وى گران آمد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
فرمود: «اى على! تو را خرسند نسازم؟»
پاسخ داد: «چرا، اى پیامبر خدا»
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «تو وزیر (دستیار) من، برادر من، پرداخت‌کنندۀ وام‌هاى من، انجام‌دهندۀ وعده‌هایم و بردارندۀ بار تعهدات از شانۀ منى. کسى که دوستدار تو در دوران حیاتم باشد، به عهد خویش وفا کرده است و کسى که دوستدار تو پس‌از من در دوران حیاتت باشد، خداوند پایان کار وى را آرامش و ایمان قرار دهد و کسى که پس‌از من، ندیدۀ تو را دوست بدارد، خداوند ایمان و آسایش را بر وى تمام مى‌کند و او را از بیم روز رستاخیز، در امان مى‌دارد. اى على! کسى که بمیرد و دشمن تو باشد، به مرگ جاهلى مرده است و خداوند به‌خاطر آنچه که در اسلام بدان عمل کرده، مؤاخذه‌اش مى‌کند.» [۳]

محبت همراه با یاری نشانۀ ایمان کامل است

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «ای ابوالحسن! جایگاه تو در میان امت من چنین است: همان‌گونه که هرکس «قل‌هوالله‌احد» را یک‌بار بخواند، پاداشِ تلاوتِ یک‌سوم قرآن را می‌برد؛ اگر آن را دو بار بخواند، پاداشِ دو‌سوم قرآن را می‌برد؛ و اگر سه بار بخواند، پاداشِ تلاوتِ تمام قرآن را خواهد داشت.
همین‌گونه، هرکس تنها با زبان، به تو اظهار محبت کند، یک‌سوم ایمانش کامل می‌شود؛ و اگر با زبان و دل به تو ارادت بورزد، دو‌سوم ایمانش کامل می‌گردد؛ و هرکس با زبان و دل تو را دوست بدارد و در یاری تو نیز بکوشد، ایمانش به کمال می‌رسد.
ای علی! سوگند به کسى که مرا به‌حق فرستاد، اگر مردم زمین تو را همان‌گونه که فرشتگانِ آسمان دوست می‌دارند، دوست بدارند، هیچ‌کس گرفتار آتش دوزخ نخواهد شد.» [۴]

محبت مخلصانه و اجابت دعاها

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «اى ابوذر! على را مخلصانه دوست بدار. هیچ بنده‌اى نیست که على را با اخلاص دوست بدارد و از خداوند، چیزى طلب کند که به وى نبخشد و یا دعایى نماید که پاسخش را ندهد.» [۵]

دوستی با امیرالمومنین (علیه‌السلام) باعث قبولی اعمال

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «اى مردم! هرکس که مایل است خشم خدا را فرونشاند و عملش پذیرفته گردد، باید دوستدار على بن ابى‌طالب باشد؛ چراکه دوست داشتن او بر ایمان مى‌افزاید و مهر او
گناهان را ذوب مى‌کند، همچنان که آتش، سرب را مى‌گدازد.» [۶]

محبّت، آتشی که گناهان را می‌سوزاند

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «دوست داشتن على، گناهان را از بین مى‌برد، همان‌گونه که آتش هیزم را.» [۷]

بشارت شادی در سه موقف بزرگ هنگام مرگ
پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «اى على! پیروانت در سه موقعیت، شادمان‌ هستند؛ هنگام خارج شدن روح از جسمشان (که من و تو نظاره‌گر آنانیم)، به‌وقت پرسش و پاسخ در قبرشان، و در روز رستاخیز و بر پل صراط، زمانى که مردم از باورهایشان پرسیده مى‌شوند و پاسخى ندارند.» [۸]

 

دیدار امیرالمومنین (علیه‌السلام) در بهترین لحظه‌ها

به نقل از حارث همدانى آمده است: «شبی نزد امیرمؤمنان، على بن ابى‌طالب (علیه‌السلام)، رفتم. حضرت پرسید: «ای حارث! چه‌چیز تو را به اینجا آورد؟»
گفتم: «محبت و مهر شما، ای امیرمؤمنان!»
فرمودند: «اى حارث! مرا دوست دارى؟»
گفتم: «آرى؛ به خدا سوگند، اى امیرمؤمنان!»
حضرت فرمودند: «در لحظۀ مرگ، مرا خواهی دید؛ همان‌گونه که دوستش داری. اگر دیدی که در کنار حوض کوثر، گروهی از مردم را -همان‌گونه که شتر بیگانه را از گله دور می‌کنند- دور می‌سازم، مرا چنان می‌بینی که دوست داری. اگر دیدی که بر پل صراط، درحالی‌که پرچم ستایش در دست دارم، پیشاپیش پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حرکت می‌کنم، باز هم مرا همان‌گونه که دوست می‌داری، خواهی یافت.»[۹]

 

برگۀ عبور از پل صراط با ولایت امیرمؤمنان (علیه‌السلام)

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «روز قیامت، علی بن ابی‌طالب بر فراز «فردوس» می‌نشیند؛ فردوس، کوهی مشرف بر بهشت است که عرش پروردگار جهانیان بر بالای آن قرار دارد و رودهای بهشتی از دامنه‌هایش جاری می‌شود و در باغ‌ها پخش می‌گردد. در آن روز، علی بر تختی از نور قرار دارد و چشمۀ «تسنیم» در برابرش جاری است.هیچ‌کس از پل صراط نمی‌گذرد، مگر این‌که «برگۀ عبورِ ولایت علی و خاندان او» را در دست داشته باشد. او بر بهشت نظارت می‌کند؛ دوستانش را به بهشت وارد می‌سازد و دشمنانش را به آتش می‌سپارد.» [۱۰]

محبتی که باعث استواری قدم در جایگاه حساب است

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خطاب به امیرمؤمنان (علیه‌السلام) فرمود: «مهر تو در دل مؤمنى قرار نمى‌گیرد که با وجود آن، گام‌هایش بر صراط بلغزد، مگر آنکه گامش استوار مى‌شود تا خداوند، او را با مهر تو وارد بهشت سازد.» [۱۱]

امان‌نامه‌ی دوستداران امیرالمومنین (علیه‌السلام)
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «بدان! هرکس على را دوست بدارد و پیروی‌اش کند، خداوند،
رهایى از آتش جهنم و اجازۀ عبور از صراط را برایش واجب مى‌گرداند.» [۱۲]

بزرگ‌ترین سعادت در آخرت؛ همسایگی با مولای متقیان

پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود:«اى على! به‌درستى که خداوند، تو را به زیورى زینت داده که بندگان را به زیورى محبوب‌تر از آن در نزد خود، زینت نداده است و آن، زیور نیکان در پیشگاه خدا، یعنى پارسایى در دنیاست. به همین دلیل، خدا تو را چنان قرار داده که نه تو دل به دنیا می‌بندی و نه دنیا بر تو چیره می‌شود.
خداوند محبت نیازمندان را در دل تو نهاده است؛ آن‌چنان که تو به همراهی با آنان افتخار می‌کنی و آنان نیز به رهبری و پیشوایی تو خشنود هستند.
خوشا به حال کسانی که تو را دوست دارند و با صداقت و وفاداری در مسیر تو گام برمی‌دارند؛ اینان، همسایگان تو در دنیا و هم‌نشینان تو در بهشت خواهند بود.
اما کسانی که با تو دشمنی ورزیده و نسبت به تو نیرنگ به کار بردند، سزاوار است که خداوند روز قیامت آنان را در جایگاه دروغگویان قرار دهد.» [۱۳]

پاداش محبت به امیرالمومنین (علیه‌السلام)

به نقل از جابر بن عبداللّه - پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امیرالمومنین على (علیه‌السلام) فرمود: «کسى که تو را دوست بدارد و پیروى‌ات نماید، خداوند، او را هم‌نشین ما قرارمى‌دهد.»

سپس، پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آیۀ ۵۴ و ۵۵ سورۀ قمر را قرائت کرد: «به‌درستى که پرهیزگاران در باغ‌ها و چشمه‌هایند؛ در جايگاهى راستين، نزد پادشاهى نیرومند.» [۱۴]

به گواه روایات نبوی، محبت امیرالمؤمنین علی‌ بن‌ ابی‌طالب (علیه‌السلام) فراتر از یک احساس ساده است؛  بلکه محبتی است هدایتگر که راه رشد ایمان قلبی و تعالی انسان را هموار می‌سازد. این محبت، به اعمال ارزش می‌بخشد و زمینه‌ساز آمرزش، شفاعت و نجات می‌شود. با این حال، محبت حقیقی به اولیای الهی آن‌گاه ثمربخش است که با پیروی، صداقت و عمل صالح همراه باشد تا انسان را به سرمنزل مقصود و مقام والای «دوستی با خداوند» برساند.

 

منابع
[۱] جامع الاخبار، ص٥٤، ح٦٥
[۲] جامع الاخبار، ص٥٤، ح٦٦
[۳] معجم الکبیر، ج۱۲، ص٣۲۱، ح۱٣٥٤٩؛ علل الشرائع، ص۱٥٧، ح٤
[۴] معانی الاخبار، ص۲٣٥، ح۱ ، الامالی للصدوق، ص٨٦، ح٥٤
[۵] اعلام الدین، ص۱٣٦، عن أبی‌ ذر
[۶] تاریخ بغداد، ج٤ ص۱٩٥، رقم۱٨٨٥، تاریخ دمشق، ج٤۲، ص۲٤٤، ح٨٧٦۱؛ صفات الشیعه، ص۵۳، ح۱۰، کلّها عن ابن‌عباس، بحار الانوار، ج٣٩، ص٣۰٦، ح۱۲۱
[۷] تاریخ دمشق، ج۱٣، ص٥۲، ح٣۰٤٨ ، فردوس، ج۲، ص۱٤۲، ح۲٧۲۲، کلاهما عن ابن‌عباس، کنز العمال، ج۱۱، ص٦۲۱، ح٣٣۰۲۱ ؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج٣، ص۱٩٨، بحار الانوار، ج٣٩، ص۲٦٦، ح٤
[۸] امالی صدوق، ص٦٥٦، ح٨٩۱، بشارة المصطفى، ص۱٨۰
[۹] امالی طوسی، ص٤٨، ح٦۱، بشارة المصطفى، ص٧٣ ولیس فیه من «فقال: ما جاء بک؟» إلى «أتحبّنی» و راجع امالی صدوق، ص٣٧٤، ح٤٧۱
[۱۰] مناقب خوارزمی، ص٧۱، ح٤٨، مقتل الحسین للخوارزمی، ج۱ ص٣٩، فرائد السمطین، ج۱، ص۲٩۲، ح۲٣۰؛ مائة منقبة، ص۱۰٧ ح٥۲ ، مناقب ابن‌شهر آشوب، ج۲، ص۱٥٦، وفیه من «وهو جالس...»، کشف الغمّة، ج۱، ص۱۰٣، کلّها عن عبداللّه، ارشاد القلوب، ص۲٣٥
[۱۱] فضائل الشیعه، ص٤٨، ح٤، امالی صدوق، ص٦٧٩، ح٩۲٧
[۱۲] بشارة المصطفى، ص٣٧، عن ابن‌عمر، بحار الانوار، ج٣٩، ص۲٧٨، ح٥٥ و ج٦٨، ص۱۲٥، ح٥٣
[۱۳] تاریخ دمشق، ج٤۲، ص۲٨۲، المعجم الاوسط، ج۲، ص٣٣٧، ح۲۱٥٧؛ امالی طوسی، ص۱٨۱، ح٣۰٣، بشارة المصطفى، ص٩٨
[۱۴] مناقب خوارزمی، ص۲٧٦، ح۲٥٩؛ تأویل الآیات الظاهره، ج۲، ص٦۲٩، ح۱ .

مطالب بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *