امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بعد از جریان سقیفه، در منزل خویش، مشغول جمعآوری قرآن شد که به نقل شیخ کلینی هفت روز طول کشید.
تحصن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بعد از فتنۀ سقیفه
شیخ کلینی مینویسد: «امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هفت روز بعد از شهادت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) برای مردم مدینه خطبه خواندند و این درحالی بود که از جمعآوری و تألیف قرآن فارغ شده بود.»
و به نقل شیخ صدوق نُه روز طول کشید.
شیخ صدوق مینویسد: «امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نُه روز پس از شهادت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) برای مردم مدینه خطبه خواندند و این درحالی بود که از جمعآوری قرآن فارغ شده بود.
بههرحال طی این مدت، عمر بن خطاب از سوی ابوبکر بر در خانۀ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمد و ایشان و یارانش را برای بیعت با ابوبکر فراخواند.
و از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خواست که به تحصن خود پایان دهد و بیعت نماید، که در غیر این صورت تهدید به آتش زدن خانه بههمراه ساکنانش کرد!
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «أَقْسَمْتُ لاَ أَضَعُ رِدَائِی عَنْ ظَهْرِی حَتَّی أَجْمَعَ مَا بَینَ اَللَّوْحَینِ فَمَا وَضَعْتُ رِدَائِی عَنْ ظَهْرِی حَتَّی جَمَعْتُ اَلْقُرْآنَ»
« قسم یاد کردم که ردا بر دوش نگیرم تا وقتی که قرآن را جمعآوری کنم و ردا برنگرفتم تا قرآن را جمعآوری نمودم.»
و در روایتی دیگر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود:
«کنْتُ عَزَمْتُ أَنْ لا أَخْرُجَ مِنْ مَنْزِلِی حَتَّی أَجْمَعَ الْقُرْآنَ»
«من تصمیم گرفتهام که از منزلم خارج نشوم، مگر بعد از زمانی که جمعآوری قرآن را تمام کرده باشم.»
سپس عمر بازگشت تا جمعآوری قرآن به اتمام برسد.
اتمام جمعآوری قرآن توسط امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و عرضۀ آن به مردم
ابن ابیالحدید معتزلی مینویسد: همه اتفاق نظر دارند که علی بن ابیطالب (علیهالسلام) قرآن را در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) حفظ میکرد و غیر از او کسی قرآن را حفظ نمیکرد و او اول کسی است که قرآن را جمعآوری کرد.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) پس از هفت روز کار جمعآوری قرآن را به اتمام رساند و پس از اتمام مصحف، آن را مهر کرد.
ابن شهر آشوب مینویسد: «امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) ردا بر دوش ننهاد مگر برای اقامۀ نماز تا اینکه قرآن تألیف و جمعآوری شد.
پس بعد از اینکه حضرت (علیهالسلام) برای مدتی، رابطهاش با مردم مدینه قطع شده بود، از منزل به سوی مسجد و اجتماع مردم روانه شد، درحالیکه قرآن را در پارچهای پیچیده بود.
هنگام ورود به مسجد، حضرت (علیهالسلام) آن را به مردم عرضه کرد و مردم را برای عمل به آن دعوت نمود و خطاب به آنان فرمود:
"پس از درگذشت حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به جمعآوری قرآن مشغول شدم، تا اینکه آن را در یک جا جمع آوردم، خداوند آیهای از قرآن بر پیامبرش نازل نکرده، مگر آنکه من آن را گرد آوردهام و آیهای از قرآن نیست مگر آنکه رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بر من قرائت کرد و تأویل آن را به من آموخت، فردا نگوئید که ما از چنین امری غافل بودیم."
در این هنگام عمر بن خطاب بلند شد و گفت: « اگر نزد تو قرآن هست، بدان که نزد ما هم قرآنی مثل آن هست و ما نیازی به قرآن تو نداریم.»
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرمودند:
"قسم به خدا که ازاینپس، هرگز آن را نخواهید دید."»
بعد از پایان یافتن کار تنظیم و جمعآوری قرآن توسط امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، ابوبکر بعد از مدت کوتاهی از شهادت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) کسی را برای سه مرتبه نزد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرستاد و او را به بیعت با خود فراخواند.
امیرالمومنین (علیهالسلام) هر سه مرتبه را شخصاً خود بر در خانه آمد و به آنان جواب رد داد و ولایت را مختص خود اعلام کرد.
غاصبان خلافت بعد از شنیدن جواب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آن روزها را سکوت و اقدامی نکردند.
آخرین اتمام حجت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) با مردم مدینه
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آخرین اتمام حجت خویش را با مردم بیوفای مدینه انجام داد.
پس مانند سابق اقدام نمود، اما نتیجهای همچون دفعات قبل داشت و باز همان چهار نفر آمادگی خود را اعلام کردند.
علامه مجلسی مینویسد:
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرمود:
«هنگامی که با ابوبکر بیعت شد، چهل نفر از مهاجرین و انصار به نزد من آمدند و با من بیعت کردند و زبیر در میان ایشان بود. به آنها دستور دادم که فردا صبح با سری تراشیده همراه با سلاح در خانۀ من جمع شوند؛ کسی از ایشان به وعدۀ خود برای من وفا نکرد و کسی از ایشان مرا تصدیق نکرد؛ مگر چهار نفر؛ سلمان و ابوذر و مقداد و زبیر!»
منابع
- الکافی کلینی، ج۸، ص۱۸
- امالی شیخ صدوق، ص۳۹
- بحار الانوار مجلسی، ج۴۰، ص۱۸۰
- انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۵۸۶
- شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید، ج۱، ص۲۷
- مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۴
- کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۸۶۰
- بحار الانوار مجلسی، ج۲۹، ص۴۷۱




