زهد و روی گردانی از لذات دنیا، دلیل پوشش عجیب حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام
امیرالمؤمنین علیهالسلام هرقدر به پاکی و تمیزی لباس توجه داشتند، به جنس آن بیاعتنا بودند، ایشان زبرترین لباسها را می پوشیدند و جز جامهای که بر تن داشتند، جامه دیگری نداشتند. همه اینها به دلیل رویگردانی ایشان از لذات دنیا و زهد و پرهیزگاری ایشان و همچنین ابراز همدردی با فقرا بود. روایات بسیاری در این زمینه نقل شده است، از جمله اینکه:
- در میان مردم با پیراهنی که وصله داشت، ظاهر میشدند و در پاسخ کسانی که لب به کنایه و سرزنش میگشودند، میفرمودند: «دل آدمی با پوشیدن این لباسها به خشوع میآید و چون مؤمنی آن را بر تن من بیند، از من پیروی کند.»[۱]
- «ابو اسحاق سبیعی» روایت میکند: «بر دوش پدرم بودم و امیرالمؤمنين علی بن ابیطالب علیهالسلام خطبه میخواندند و خود را با آستین لباسشان باد میزدند. به پدرم گفتم: امیرالمؤمنین علیهالسلام گرمشان شده است؟ پدرم گفت: نه سردشان شده و نه گرمشان، بلکه جامهاشان را شسته و نمناک است و جامه دیگری هم ندارند، آن را باد میزنند تا خشک شود.»[۲]
- «علی بن بن اقمر» روایت میکند: «امیرالمؤمنین علیهالسلام را دیدم که شمشیر خود را در بازار میفروختند و میفرمودند: چه کسی این شمشیر را از من می خرد؟ قسم به آنکه دانه را از زمین بیرون میرویاند که با این شمشیر بارها بلاها را از رسول اکرم صلىاللهعليهوآله دور کردم و اگر مرا جامه دیگری بود، آن رانمی فروختم.»[۳]
غذا و خوراک زاهدانه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ سفره کسی كه دنيا را طلاق داده، چگونه بود؟
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام از خوردن غذاهای رنگارنگ پرهیز میکردند و خود را با غذاهای سادهای مانند نان و نمک سیر مینمودند و در مواردی نادر شیر یا سرکه به آنها اضافه میکردند. در زمان پیامبر صلىاللهعليهوآله «از شدت گرسنگی سنگ به شکم خود میبستند». اندک گوشت میخوردند و میفرمودند: «شکمهای خود را قبرستان حیوانات نکنید.»[۴] همچنین میفرمودند: «هرکه آتش در شکمش جای دهد، از رحمت خداوند دور میشود.»[۵]
«سويد بن غفله» جلوهای از زهد و پرهیزگاری امیرالمؤمنین علیهالسلام را اینگونه روایت میکند: «بر علی بن ابیطالب، امیرالمؤمنین علیهالسلام وارد شدم، او را نشسته یافتم، درحالی که در دستانش کاسهای شیر ترشیده بود که از شدت ترشیدگی بویش به مشام من هم میرسید و در دست دیگرشان تکه نانی داشتند که پوستههای جو روی آنان مشخص بود. حضرت با دست خود نان را تکه تکه میکردند و هرگاه خسته میشدند با زانو آن را خرد میکردند و در شیر میریختند. سپس فرمودند: “نزدیک بیا و با ما هم سفره شو”، گفتم: “روزه هستم”. پس فرمودند: “شنیدم رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمودند: هرکه روزه او را از خوردن غذایی بازدارد که دوست میدارد، بر خداوند حقی است که او را از خوراک بهشتی اطعام دهد و از نوشیدنی آن سیرابش کند”. رو به کنیز حضرت که نزدیک ایستاده بود، کردم و گفتم: “وای بر تو فضه، آیا از خدا نمیترسی؟ آیا خوراک حضرت را جدا نکردی؟” فضه گفت: “ایشان خود به ما فرمودند که غذایشان را جدا نکنیم.” در این هنگام حضرت فرمودند: “به او چه گفتی؟” من شرح دادم و گفتم: “پدر و مادرم به فدای کسی که غذایش جدا نشد و سه روز متوالی از نان گندم سیر نشد تا آنکه خداوند جان او را ستاند”.»
مسلم است، امیرالمؤمنین علیهالسلام تا زمان شهادتشان که اجل محتوم بود، از غذاهای لذید تناول نکردند، طوریکه آخرین روز زندگانیشان در ماه مبارک رمضان را با نان و نمک افطار کردند و دستور دادند، کاسه شیری که «ام کلثوم»، دخترشان برای اشان آورده بودند، را ببرند و در آن وقت یتیمان را خواستند و به آنان عسل خوراند تا جایی که بعضی از یاران ایشان گفتند: “کاش ما نیز یتیم بودیم”.»[۶]
امیرالمؤمنین علیهالسلام کسی بودند كه دنيا را طلاق داده بودند و با اینکه اموال بسیاری از سرتاسر سرزمينهای اسلامی به جز بلاد شام به عنوان جزیه به ایشان میرسید، اما آن حضرت همه را بین فقرا و مستمندان تقسیم میکردند.[۷]