خطبه قاصعه، طولانی ترین خطبه نهج البلاغه است که امام در این خطبه به قرابتش با پیامبر و تربیت شدنش تحت نظارت او اشاره می کند:
امیرالمومنین علی علیه السلام در توصیف رابطهاش با پیامبرصلوات الله علیه چنین میگوید: «آنگاه که کودک بودم مرا در کنار خود نهاد و بر سینه خویشم جاداد، و مرا در بستر خود میخوابانید چنانکه تنم را به تن خویش میسود و بوی خوشِ خود را به من میبویانید. و گاه بود که چیزی که میجَوید، سپس آن را به من میخورانید.
از من دروغی نشنید، و خطایی در کردار ندید…. و من در پی او بودم -در سفر وحضر- چنانکه شتربچه در پی مادر.
هر روز برای من از اخلاقِ خود نشانهای برپا میداشت و مرا به پیروی آن میگماشت.
هر سال در حراء خلوت میگزید، من او را میدیدم و جز من کسی وی را نمیدید.
آن هنگام جز خانهای که رسول خدا صلوات الله علیه و خدیجه در آن بود، در هیچ خانهای مسلمانی راه نیافته بود، من سومین آنان بودم. روشنایی وحی و پیامبری را میدیدم و بوی نبوت را میشنودم.
هنگامی که وحی بر او فرود آمد، آوای شیطان را شنیدم.
گفتم:ای فرستاده خدا این آوا چیست؟
گفت: «این شیطان است که از آن که او را نپرستند نومید و نگران است.
همانا تو میشنوی آنچه را من میشنوم، و میبینی آنچه را من میبینم، جز این که تو پیامبر نیستی و وزیری و بر راه خیر میروی -و مؤمنان را امیری-.»