خداوند متعال در کتاب آسمانی خویش میفرماید: «وَقِفُوهُمْ اِنَّهُمْ مَسئولُونَ»[1]، «در روز قیامت خداوند به ملائکه فرمان میدهد که آنها، یعنی مردمان کفرپیشه و گمراه را متوقف سازید که در کارشان سخت مسئول هستند و باید مورد بازپرسی قرار گیرند»، خاصه و عامه اتفاقنظر دارند که این آیه درباره «ولایت» امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
«شیخ طوسی» در «امالی» از «انس بن مالک» از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله نقل میکند: «اذا کان یوم القیامه ونصب الصراط علی جهنم لم یجز علیه الا من معه جواز فیه ولایه علی بن ابیطالب، وذلک قوله تعالی: وقفوهم انهم مسئولون یعنی عن ولایه علی بن ابیطالب علیهالسلام.»
بدین معنی که «وقتی روز قیامت شود و صراط بر روی جهنم نصب گردد، هیچکس نمیتواند، از روی آن عبور کند، مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن “ولایت” امیرالمؤمنین علیهالسلام باشد و این همان است که خداوند می گوید: «وقفوهم انهم مسئولون»
ذکر روایت در منابع مخالفین
در بسیاری از کتب مخالفین، تفسیر این آیه به سؤال شدن از ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام بیان شده است، از جمله بزرگان عامه که این حدیث را نقل کردهاند عبارتند از:
- ابن حجر هیثمی در صواعق المحرقه ص 147؛
- عبد الرزاق حنبلی، طبق نقل کشف الغمه ص92؛
- علامه سبط ابن جوزی در تذکره ص21؛
- آلوسی در روح المعانی ذیل آیه مورد بحث؛
- ابو نعیم اصفهانی، طبق نقل کفایه الخصال ص360؛
و بسیاری از محققان عامه از اینها حدیث را نقل کردهند. حال به ذکر پارهای از این منابع میپردازیم.
«حاکم نیشابوری» به اسناد متعدد این روایت را نقل میکند: «عبیدالله بن محمد العائشی قال حدثنا مسلم بن إبراهیم الفراهیدی وقیس بن حفص الدارمی قالا حدثنا عیسی بن میمون عن أبی هارون العبدی عن أبی سعید الخدری فی قوله: وقفوهم إنهم مسئولون، قال: عن إمامة علی بن أبی طالب.»[2]
حاکم روایت فوق را به چهار طریق ذکر میکند. همچنین روایت میکند: «حدثنی أبو الحسن الفارسی، حدثنا أبو الفوارس الفضل بن محمد الکاتب، حدثنا محمد بن بحر الرهنی بکرمان، حدثنا أبو کعب الأنصاری، حدثنا عبد الله بن عبد الرحمن، حدثنا إسماعیل بن موسی، حدثنا محمد بن فضیل، حدثنا عطاء بن السائب عن سعید بن جبیرعن إبن عباس، قال رسول الله: “إذا کان یوم القیامة أوقف أنا وعلي علی الصراط فما یمر بنا أحد إلاّسألناه عن ولایة علي، فمن کانت معه وإلاّ ألقیناه فی النار وذلک قوله: وقفوهم إنهم مسئولون”.»
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «هنگامیکه روز قیامت شود، من و “علی” بر صراط میایستیم و احدی از صراط عبور نمیکند، مگر آنکه از او درباره ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام میپرسیم. پس هرکه با او باشد، نجات یافته و هرکه با او نباشد، او را در آتش جهنم میاندازیم. و این است قول خداوند متعال که فرمود: آنها را نگهدارید که آنها مسئول هستند.»[3]
در منابع معتبر دیگری از مخالفین نیز این قضیه ذکر شده است: «أخبرنا أبو الحسن الأهوازی، أخبرنا أبوبکر البیضاوی، حدثنا علی بن العباس، حدثنا إسماعیل بن إسحاق، حدثنا محمد بن أبی مرة، عن عبدالله بن الزبیر، عن سلیمان بن داود بن حسن بن حسن، عن أبیه، عن أبی جعفر فی قوله: “وقفوهم إنهم مسئولون قال: عن ولایة علی بن أبیطالب”.»[4]
و روی فی قوله تعالی: «وقفوهم إنهم مسئولون (أی) عن ولایة علي والمعني: إنهم یسئلون هل والوه حق الموالاة کما أوصاهم النبی أم أضاعوها وأهملوها.»
و روایت شده درباره قول خداوند که فرمود: «ایشان را نگهدارید که اینها مسئول هستند، یعنی از ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ و معنای آن این است که: همانا ایشان مسئول هستند که آیا ولایت ایشان را پذیرفتند، آنگونه که حق موالات ایشان بود، همانگونه که پیامبر به ایشان وصیت کرده بود؟ یا اینکه آن را ضایع ساختند و درباره آن اهمال و سستی کردند؟!»[5]
حتی «سبط ابن جوزی» نیز این روایت را در «تذکره« نقل کرده است: «قوله تعالی: وقفوهم إنهم مسئولون، قال أبو سعید الخدری صاحب رسول الله: مسئولون عن ولایة علی بن أبی طالب.»[6]
همچنین منابع دیگر:
- الصواعق المحرقة ابن حجر ص 89 ؛
- ما نزل من القرآن فی علی علیهالسلام حافظ ابی نعیم اصبهانی، ذیل آیه شریفه؛
- خطیب بغدادی در ترجمه اسماعیل بن محمد بن عبدالرحمن در شماره 3275 از تاریخ بغداد، ج 6، ص 221؛
- أرجح المطالب الأمر تسری ص 63؛
- کفایة الخصام أبو نعیم الإصبهانی ص360؛
- آل محمد العلامة المردی الحنفی ص 282؛
- الإمام المهاجر العلامة عبدالله الجیابخوری ص 216؛
- بحر المناقب العلامة درویش برهان ص 155، مخطوط؛
- فردوس الأخبار، شیرویه، طبعة طهران؛
- مناقب علی، علامة العینی الحیدر آبادی ص57، طبعة بریش چهار منار؛
- ینابیع المودة، القندوزی الحنفی ص270 طبعة إسلامبول؛
«آلوسی» در تفسیر خود همین مطلب را ذکر کرده است، اما به جای «ولایت» امیرالمؤمنین علیهالسلام، ولایت اهلالبیت علیهمالسلام را ذکر میکند: «قال: ومنها قوله تعالی: وقفوهم إنهم مسئولون، قال الواحدی: مسئولون، عن ولایة أهل البیت.»[7]
همچینن «حموینی» نیز آیه را به «ولایت» و محبت اهلالبیت علیهمالسلام تفسیر کرده است: «روی، عن أبی معاویة ضریر، عن إلأعمش، عن مسلم البطین، عن سعید بن جبیر، عن إبن عباس روایة مفصلة وفیها یقول الله تعالی یوم القیامة: وقفوهم إنهم مسئولون، عن ولایة علی وحب أهلالبیت.»[8]
و برخی دیگر از بزرگان مخالفین این آیه را به «ولایت» اهلالبیت علیهمالسلام تفسیر کردهاند: «قال الحافظ جمال الدین الزرندی عقیب حدیث من کنت مولاه فعلی مولاه: قال الإمام الواحدی: هذه الولایة التی أثبتها النبی وهی مسئول عنها کما فی قوله تعالی: وقفوهم إنهم مسئولون، عن ولایة علی وأهل البیت.»
«حافظ جمال الدین زرندی» بعد از ذکر حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» میگوید که امام واحدی گفته است: «این ولایتی است که آن را پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آن را ثابت کرده است و اینکه مسئول هستند، از آن همانگونه که در قول خداوند متعال هم هست که در قرآن فرموند: “ایشان را نگهدارید که ایشان مسئول هستند، در قبال ولایت امیرالمؤمنین و اهلبیت علیهمالسلام”.»[9]
علامه «شهابالدین شافعی» روایت مفصل دیگری را دال بر همین مطلب ذکر کردهاند.
روی عن أبی معاویة الضریر عن إلأعمش عن مسلم البطین عن سعید بن جبیرعن إبن عباس قال: «إذا کان یوم القیامة أمر الله مالکاً أن یسعر النیران السبع وأمر رضوان أن یزخرف الجنان الثمان ویقول: یا میکائیل مد الصراط علی متن جهنم ویقول: یا جبرائیل إنصب میزان العدل تحت العرش وینادی یا محمد قرب أمتک للحساب ثم یأمر الله تعالی: إن یقعد علی الصراط سبع قناطر طول کل قنطرة سبعة عشر ألف فرسخ وعلی کل قنطرة سبعون ألف ملک قیام فیسألون هذه الأمة نساؤهم ورجالهم علی القنطرة الأولی عن ولایة أمیرالمؤمنین وحب أهل بیت محمد فمن أتی به جاز علی القنطرة الأولی کالبرق الخاطف ومن لم یحب أهل بیت نبیه سقط علی أم رأسه فی قعر جهنم ولو کان معه من أعمال البر عمل سبعین صدیقاً وعلی القنطرة الثانیة فیسألون عن الصلاة وعلی الثالثة یسألون عن الزکاة وعلی الرابعة عن الصیام وعلی الخامسة عن الحج وعلی السادسة عن الجهاد وعلی السابعة عن العدل فمن أتی بشیء من ذلک جازعلی الصراط کالبرق الخاطف ومن لم یأت عذب وذلک قوله تعالی: وقفوهم إنهم مسئولون یعنی معاشر الملائکة قفوهم یعنی العباد علی القنطرة الأولی عن ولایة علی وحب أهل البیت.»
«هنگامیکه روز قیامت میشود، خدا امر میکند، به مالک جهنم که آتش هفتگانه را شعلهور سازد و به رضوان بهشت امر میکند که بهشتهای هشتگانه را زینت دهد و میگوید: “ای میکائیل! صراط را به روی جهنم پهن کن” و میگوید: “ای جبرائیل! میزان عدل را زیر عرش نصب کن” و ندا میدهد: “ای محمد! امتت را برای حساب بیاور”. سپس خداوند امر میکند: “بر صراط هفت پل نصب کنند که طول هر پلی هفده هزار فرسخ است و هر پلی هفتاد هزار ملک دارد که از زن و مرد این امت سوال میپرسند. بر پل اول از ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام و حب اهلبیت پیامبر میپرسند، پس هرکه ولایت ایشان را داشت، از پل اول عبور میکند، مثل رعد و کسی که محبت اهلبیت را ندارد، از سر در قعر آتش جهنم سقوط میکند، اگرچه از اعمال نیک عمل هفتاد صدیق را داشته باشد و بر پل دوم از نماز از او میپرسند و بر پل سوم از زکات و بر پل چهارم از روزه و بر پل پنجم از حج و بر پل ششم از جهاد و بر پل هفتم از عدل، پس هرکه اینها را آورده باشد، مانند برق از صراط میگذرد و هرکه اینها را نیاورده باشد، عذاب میشود و این قول خداوند متعال است که فرمود: “آنها را نگهدارید که ایشان مسئول هستند، یعنی ای گروه ملائکه! آنها را نگهدارید، یعنی بندگان را بر پل اول از ولایت امیرالمؤمنین و محبت اهلالبیت سوال کنید”.»[10]
ثابت شد که این روایت را اجلای مخالفین در معتبرترین کتب مخالفین ذکر کردهاند و در وضوح و صراحت این روایت بر ولایت و خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیهالسلام هیچ خدشهای نیست.
[1] صافات: آیه 24.
[2] شواهد التنزیل حاکم حسکانی ج 2 ص 161- 162.
[3] شواهد التنزیل حاکم حسکانی ج 2 ص163.
[4] نظم درر السمطین، الزرندی الحنفی ص 109.
[5] کشف الغمة عز الدین عبدالرزاق الحنبلی ص92؛ همچنین: خصائص الوحی المبین، الحافظ إبن البطریق ص142.
[6] التذکرة سبط إبن الجوزی ص22.
[7] تفسیر الآلوسی ص 74.
[8] الحموینی – فرائد السمطین – مخطوط.
[9] الحافظ محمد بن مؤمن الشیرازی – المستخرج من تفاسیر الإثنی عشر – مخطوط.
[10] کتاب توضیح الدلائل، علامة شهاب الدین الشافعی ص 165، النسخة المصورة من مخطوطة مکتبة الملی بفارس.