تجلی ناب‌ترین هنر نقش‌آینه‌ در حرم مطهر المؤمنین علیه‌السلام

بناهای مرقد مطهر علوی

از زمانی که امام جعفر صادق (ع) مکان قبر مطهر علوی را آشکار ساختند، بر روی قبر مطهر ضریحی ساخته وطی قرن‌ها بناهای متعددی ساخته شد و تعمیرات بسیاری صورت گرفت‌.( از زمان آشکار شدن مکان قبر امام علی (ع) توسط امام جعفر صادق(ع) ضریحی ساخته شد که طی قرن ها بناها و تعمیرات بسیاری بر آن صورت گرفت‌.). سيد عبدالكريم بن طاووس در کتاب “فرحة الغري” می گوید: (اگر زائران و بانیان مرقد مطهر، و مقربان به خدا با مدد از این مقبره شریف را ذکر گوییم، قطعاً به درازا خواهد کشید، چرا که پادشاهان، ملوک، بزرگان، وزیران، ادباء، قضاة، فقهاء، علماء و محدثین بزرگی در میان اند. ) [1] .

در اینجا لازم است یاد آور شویم متوکل عباسی لعنة الله در سال ۲۳۶ه/۸۵۰م دستور تخریب قبور امیرالمؤمنین و اباعبدالله الحسین (ع) را صادر کرد و شیعیان را از زیارت این حرمین باز داشت. این مصیبت پایان نپذیرفت تا اینکه در سال ۲۴۷ه/ ۸۶۱م توسط فرزندش المنتصر کشته شد و او قدرت را در دست گرفت و از محدودیت های شیعیان کم کرد.

مسعودی در تاریخ خود، مروج الذهب می گوید : (خاندان ابی طالب قبل از منتصر در رنج و سختی گرفتار بودند و بر جانشان ترس داشتند و از زیارت قبر امام حسین (ع) و نجف از حوالی کوفه منع شدند و این چنین نیز سایر شیعیانش نیز از حضور در این مکان ها منع شدند  زیرا این امر به دستور متوکل در سال ۲۳۶هـ صورت گرفته بود. اما شرایط به این صورت باقی نماند تا اینکه منتصر به خلافت رسید و مردم در امان شدند و دستور داد که از خاندان ابی طالب دست برداشته شود و به تعقیب آنان نپردازند و کسی مانع زیارت قبر امام حسین و دیگر قبور آل ابی طالب (ع) نشود.همچنین دستور داد فدک به فرزندان حسین بازگردانده شود و سایر موقوفات خاندان ابی طالب آزاد شود و تعرض و آزار شیعیان و پیروان آنان را کنار گذاشت.)[2] .

در این زمینه لازم به ذکر است که محدودیت های علویان و شیعیان آنها پس از دوره شش ماهه حکومت منتصر و با مرگ او مجددا برگشت. ضریح مرقد که توسط متوکل تخریب شده بود، هیچگاه مرمت نشد، بلکه تنها اطراف آن را سنگفرش کردند. آنچه مؤید این مطلب است، روایت مهمی است که سید ابن طاووس با سند خود از محمد بن علی بن دحیم شیبانی ذکر کرده است که می گوید: (در سال دویست و شصت و اندی، در حالی که نوجوانی خردسال بودم به همراه پدرم علی بن دحیم و عمویم حسین بن دحیم و جماعتی دیگر، مخفیانه به غری، برای زیارت قبر مولایمان امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) رفتیم و چون به قبر رسیدیم مشاهده کردیم در آن روزگار قبر با سنگ هایی احاطه شده بود و هیچ بنایی غیر از ستون خمیده در اطراف آن نبود.)  [3] همچنین علامه مجلسی(ره) این روایت مهم را در بحارالانوار چنین آورده است : (هنگامی که به قبر رسیدیم در آن روزگار دور قبر با سنگ های سیاه پوشیده شده بود و در اطرف هیچ ساختمانی نبود.)[4] .

همانطور که قبلا بیان کردیم این شرایط ادامه پیدا کرد تا اینکه داود عباسی در سال ۲۷۳ه /۸۸۶ه به دنبال حادثه نبش قبر و ظهور کرامت، صندوقی (جعبه، ضریح) چوبی بر قبر شریف قرار داد. این صندوق(جعبه، ضریح) به مدت ده سال مقابل شرایط مختلف آب و هوایی باقی ماند تا اینکه سید محمد بن زید داعی حسنی اولین بنای مرقد جدش امام متقیان علی (ع) را ایجاد کرد. به این ترتیب بناهایی که بر قبر مطهر ساخته شده اند را بر اساس ادوار تاریخی بررسی می کنیم که به شرح زیر می باشد:

 

بنای ملك محمد بن زيد داعی حسنی

در سال ۲۸۳ه/۸۹۶م حاکم طبرستان سید محمد بن زید داعی حسنی دستور داد برای قبر مطهر علوی حرم و گنبدی ساخته شود که توسط قلعه ایی با هفتاد ایوان برای خدمت به زائرین و مجاورین احاطه می شد. همچنین اموالی از طبرستان برای بازسازی عتبات عالیات در نجف، کربلا و مدینه منوره فرستاد. سید ابن طاووس چنین آورده است: ( او مرقد شریف الغروی را در دوران معتضد بنا کرد و در جنگ اصحاب سلطان کشته شد و در گرگان دفن شد، چنانکه در المشجره یاد شده است.) [5] .

امام جعفر صادق (ع) در یکی از زیارات پنهان خود به همراه فرات بن احنف او را از این حرم با خبر نموده و بر بالای قبر ایستاده و فرمودند: ( به راستی که اینجا قبر امیرالمؤمنین (ع) است، روزها نمی گذرد مگر اینکه خداوند مردی را که با شهادت خود آزمایش شده برمی انگیزد و بر این قبر قلعه ای با هفتاد ایوان می سازد).

حبیب بن حسین می گوید : ( این حدیث را قبل از آنکه بنایی در محل ساخته شود شنیدم، سپس محمد بن زید آن را آشکار  کردو بر آن حرمی ساخت و روزها نگذشت مگر اینکه محمد با شهادتش  امتحان شد.) [6].

علامه شیخ محمد السماوی در قصیده خود، «عنوان الشراف فی وشی النجف»  از زبان راوی چنین  آورده است:

وقد سمعـتُ انـّه قد خطبا    ***   فيـها وقال  ستكون قُطْبـا
وسوف يبنيها فتى من ولدي   ***    ويُعقـد السور عليها  بعدي
سبعين طاقـاً دائراً عليـها   ***  وسوف تقصد الورى إليهـا[7]

شنیدم که چنین در این خصوص خطابه کرد و گفت: این (بنا) قطب عالم خواهد بود
جوانی از فرزندان من آن را بنا خواهد کرد و پس از من دیوارهای آن را بالا خواهد برد
و هفتاد طاق بر بلندای آن خواهد ساخت که محلی باشد برای گرد هم آیی مردم و زیارت زائران

بنای داعی حسنی سرآغاز شهرسازی نجف اشرف و گسترش آن به شمار می رود که از آن پس سکونت و تدفین در جوار ضریح مطهر علوی آغاز شد.

 

بنای امير عبدالله بن حمدان حمدانی

آن بنای والی موصل امیر ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان حمدانی متوفی 317ه می باشد.

إدريسي در كتاب خود “نزهة المشتاق في اختراق الآفاق” می گوید:( و در شش فرسخی کوفه گنبد بزرگی است با ستون های بلند و درهای بسته از هر طرف که با پرده هایی فاخر پوشانده شده و زمین آن با حصیرهای سامانی فرش شده و یاد آور می شود که قبر علی بن ابیطالب (ع) آنجا قرار دارد و اطراف حرم قبرستان  آل ابی طالب نیست و این گنبد توسط ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان در دولت عباسیان ساخته شد و پیش از این در دولت بنی امیه پنهان بود.) [8] .

پروفسور صلاح الفرطوسی تاریخ ساخت این بنا را در سال 311 ه عنوان می کند و می گوید: (هیچ یک از محققان بر تاریخ مشخصی برای این بنا اتفاق نظر ندارند و من گمان می کنم در سال ۳۱۱ه / ۹۲۳م باشد. هنگامی که ابوالهیجاء در سال ۱۱۳۰م به نیابت از خلیفه مکلف به انجام حج شد و تصمیم به گزاردن حج گرفت حتماً به رسم حجاج عراقی در کوفه توقف کرده و به زیارت قبر امیرالمؤمنین (ع) پرداخته و آنجا دستور بازسازی آن را داده، سپس به حج رفته است…)[9] .

 

بنای امیر عمر بن يحيى علوی

عمر بن یحیی علوی والی کوفه در سال ۳۳۸ه / ۴۹۴م حرمی جدید و گنبدی بزرگ بر فراز مرقد مقدس علوی ساخت. شيخ محمد حسين حرز الدين در کتاب تاريخ نجف الاشراف از  عمربن یحی علوی چنين مى گويد: (خداوند او را با دو فضیلت متمایز کرد، فضیلت ساختن گنبد جدش امیرالمؤمنین (ع) از خالص اموالش و استرداد حجرالاسود به جای خود. به اين جهت که شریف ابوعلی عمر بن یحیی علوی در سال ۳۳۹ ه میان خلیفه المطیع لله و قرمطیان وساطت کرد تا اینکه برای برگرداندن حجر الاسود بموافقت کردند و قبل از بازگرداندن آن به بیت الله الحرام آن را به کوفه آوردند و بر هفتمین ستون از ستون های مسجد آویختند و این تائیدی است بر آگاهی امیرالمؤمنین (ع) از عالم غیب.) [10] .

 

بنای سلطان عضد الدولة بویهی

سلطان عضدالدوله بویهی والی بغداد در سال ۳۶۶ه / ۹۷۶م هم زمان با الطائع خلیفه عباسی بنای قبلی را تخریب و بنای مجلل جدیدی با گنبدی سفید بر قبر مطهر احداث کرد و دیوارهای حرم را با چوب ساج کنده کاری شده پوشانید.

و چون در سال ۳۷۲ه وفات یافت – بنا بر وصیتش – در ایوان شرقی حرم مطهر زیر پا به خاک سپرده شد. ‌دمیری می گوید : زمانی که مرد، مرگ او را پنهان کردند و در دارالحکومه بغداد به خاک سپردند تا اینکه مرگش آشکار شد و او را از قبر بیرون آوردند و به حرم امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) بردند و در آنجا دفن کردند و عضدالدوله بود که قبل از مرگش حرم را ساخت.) [11].

وجاء في كتاب “تاريخ النجف الأشرف” نقلاً عن الكتاب الفارسي “مجمل فصيحي” ما نصه: (في هذه السنة – أي 366هـ – تولّى عضد الدولة أبو شجاع فناخسرو بن ركن الدولة بن بويه الديلمي الإمارة بعد وفاة والده ركن الدولة, وهي السنة التي شيّد فيها دار الشفاء في بغداد, ودار الشفاء في شيراز, وعمارة ضريح قبر علي أمير المؤمنين عليه السلام في النجف…) [12].

شيخ محمد حسين حرز الدين در  تاریخ خود می گوید : (عضدالدوله مقابل ایوان مهمان خانه ای برپا کرد و برای رفع حاجات مردم مودبانه می نشست و در این مهمانخانه و زیر رواق، مراسماتی با حضور حاکمان، بزرگان و علما برپا شد و اینجا بود که شاعر معروف حسین بن حجاج شعر معروف فائیه خود را خواند. بنایی ایجاد کرد شامل تعدادی اتاق و ایوان و مهمان خانه بود و زائرین را تا سه روز غذا مهمان می کرد و جیره بندی می کرد و میان کسانی که قصد سکونت و زندگی در همسایگی حرم را داشتند هدایایی می بخشید.) [13].

ابن بطوطه در سفرنامه معروف خود شرحی از بنای عضدالدوله بویهی به هنگام زیارت نجف در سال ۷۲۶ه / ۱۳۲۵م به ما می دهد و می گوید: (.. سپس در مورد این آستان ، جایی که ادعا می کنند قبر علی (ع) است و در مقابل آن مدارس و زاویه ها و خانقاه هایی با بهترین معماری وجود دارد که دیوارهایش با کاشی هایی شبیه زلیج خودمان اما روشن تر و خوش رنگ تر پوشیده شده است.

در آستانه به مدرسه بزرگى باز مى‌شود، كه در آن مدرسه، طلاب و عرفاء و پارسايان شيعه سكونت دارند. هر كسى كه به آن مدرسه مقدّسه وارد گردد، تا سه روز مهمان است و با نان و گوشت و خرما، در هر روز دو بار پذيرائى مى‌شود. و از اين مدرسۀ علميّه درى به طرف حرم گشوده مى‌شود كه در كنار آن در، دربانان و خدّام حرم و مقامات توليت آستانه حضور دارند. هنگامى كه زيارت‌كننده وارد حرم مى‌گردد، يكى از آن مقامات-يا همۀ آنها به تناسب زائران بسيار-به پيش مى‌آيند و نزديك در مى‌ايستند، و اذن دخول براى زائر مى‌طلبند و می گویند 🙁 به امر شما اى امير مؤمنان ع، اين بندۀ ناتوان اجازه مى‌خواهد تا به حرم ارجمند و مقدّس شما وارد گردد، اگر اجازه مى‌فرمائيد كه وارد گردد، وگرنه مراجعت نمايد، اگر او شايستگى براى ورود به اين حرم شريف را ندارد، ولى شما اهل كرم و گذشت و پرده‌پوشى هستيد.) سپس به زائر دستور مى‌دهند آستانه را كه از نقره است ببوسد. همچنين دو سمت چهارچوب در را ببوسد، و سپس زائر وارد حرم كنار ضريح مى‌شود. حرم مطهّر با انواع قالى‌هاى ابريشمى و غيره فرش شده، و قنديل‌هاى طلا و نقرۀ بزرگ و كوچك آويخته شده است، و در وسط قبه، ضريح چهارگوشى قرار دارد كه پوشيده از چوب است ، و بر بالاى آن ورق ‌هاى طلایی حکاکی شده و محكم با ميخ‌هاى نقره‌اى كوبيده شده كه روى همه چوب را به گونه ای پوشیده كه چيزى از چوب پيدا نيست. ارتفاع ضريح كمتر از قامت انسان است، و در آن ضريح سه قبر وجود دارد كه معتقدند يكى از آنها قبر آدم (ع) و دومی قبر نوح (ع) و سومی قبر على (ع) است. و بين اين قبرها طشت‌هاى طلا و نقره وجود دارد كه در ميان آنها گلاب و مشك و انواع عطرها ريخته شده، كه زائر دست خود را در آن فرو برده، و چهره‌اش را به عنوان تبرّك خوشبو مى‌كند. آن قبه مطهر ، در ديگرى دارد كه چهار چوبش از نقره است، و پرده‌هاى حرير رنگارنگ بر آن آويخته شده است، و اين در، به مسجدى گشوده مى‌شود كه آن مسجد به فرشهاى زيبا مفروش شده، و ديوارها و سقف آن به پرده‌هاى حرير پوشيده شده است. اين مسجد، چهار در دارد كه آستانۀ آنها از نقره است، و پرده‌هاى حرير بر روى آنها آويخته شده است. مردم اين شهر (نجف اشرف) همگى رافضى (شيعه) هستند.) [14].

 

بنای ایلخانی

حرم علوی که توسط عضدالدوله بنا نهاده شده بود برای دوره ای طولانی باقی ماند تا اینکه در سال ۷۵۵ه در آتش سوخت که به نظر می رسد عامل آتش سوزی، سوختن پرده های ابریشمی توسط شعله شمع بود که دیوارهای حرم مطهر را در آن زمان می پوشاندند و منجر به ویرانی کل بنا شد. در آن (انبری) زمان امیر حسن بن نویان جلایری از خاندان ایلخانی که بر عراق حاکم بودند، در سال ۷۵۵ ه/ ۱۳۵۴ م دست به بازسازی حرم زد که این کار به مدت پنج سال ادامه پیدا کرد تا اینکه بنای جدید، در دوران حاکمیت فرزندش امیر اویس جلایری، در سال ۷۶۰ه/ ۱۳۵۸م به پایان رسید، زیرا شیخ حسن جلایری در سال ۷۵۷ه در بغداد درگذشت و پیکر او به نجف منتقل شد و در قبرستان ایلخانیان در حرم مطهر به خاک سپرده شد.

شیخ جعفر محبوبه می گوید:( معتقدم از پیگیری احوالات و بناهایی که از دوره ایلخانان از قبیل مدارس، مساجد، رباط ها و قنات های نجف و غیره یافت می شود، چنین برمی آید که این بنا نیز کار ایلخانان می باشد. آثار گرانقدری برای شیخ حسن در نجف و کربلا می باشد، به همین جهت معتقدیم که این معماری متعلق به آنها بوده و در زمان ایلخانی ساخته شده است.) [15].

 

بنای صفوی

و آن معماری باشکوه فعلی حرم مطهر علوی می باشد که به دستور شاه عباس اول صفوی در سال ۱۰۲۳ه / ۱۶۱۴م به جای بنای ایلخانی ساخته شد. مورخ مشهور سید حسین براقی متوفی به سال ۱۳۳۲ه در کتاب الیتمة الغریویه و التحفه النجفیه چنین می گوید: ( بنای قبر امیرالمومنین (ع) مربوط به شاه عباس اول صفوی بود که معماران و مهندسانی را {در نجف} گردآورد و برای ساخت حرم بسیار هزینه کرد و گنبد و رواق و صحن شریف را به صورتی که امروزه شاهد آن هستیم، تحت نظر شیخ بهائی بنا کرد.) [16]

هنگامی که شاه عباس اول در سال ۱۰۳۸ه از دنیا رفت، این سازه هنوز تکمیل نشده بود، بهمین جهت نوه او شاه صفی بن صفی میرزا بن شاه عباس اول آن را به پایان رساند. شیخ جعفر محبوبه  مورخ نجفی، در موسوعه خود {دایره المعارف} «ماضي النجف وحاضرها» در شرح حوادث سال ۱۰۴۲ه به نقل از کتاب «المنتظم الناصری» (به زبان فارسی) تالیف محمد حسن خان۲۸۲ه چنین آورده است:

( نهر فرات به دستور شاه صفی به نجف کشیده شد، زیرا هنگامی که برای زیارت مرقد مطهر به نجف آمده بود، ایراداتی در بنای حرم مشاهده کرد. به همین جهت وزیر خود میرزا تقی مازندرانی را مامور کرد تا به تعمیر و بازسازی این مکان شریف بپردازد. او نیز معماران و مهندسان را به مدت سه سال در نجف جمع کرد و به تعمیر حرم پرداخت که سنگ معدنی بسیار خالص و با کیفیت در حوالی نجف پیدا کردند، که تمام آنچه نیاز داشتند مهیا شد.) [17]

شيخ محمد السماوی در قصیده اش موسوم به “عنوان الشرف في وشي النجف” به بنای صفوی اشاره کرده است :

ثم بنى الشاه بها (العباسُ)   ***    ما عجبت مما بناه الناسُ
فوسّع الصحن وشادَ القبّة     ***    وأحكم الأُس وأعلى التربة

آنگاه شاه عباس آنجا بنایی به پا ساخت که موجب شگفتی مردم شد و سرآمد همه ی بناها
صحن آن را وسیع کرد و گنبد آن را بلند بالا ساخت، ستون و اساس بنا را محکم کرد و خاک مرقد مقدس را اعتلا بخشید.

در ادامه می گوید:

ثم بَنى الشاه (الصفيّ) الصفوي    ***    حفيده أبـــــــهى بنـــــــاءٍ عَـلَوي
قبراً رخــــــــــامـاً دونـه  شبـاكُ   ***    لا الشمـــــس تحكيه ولا الأفـلاكُ
وقبـّــــــــــــة  بيــــــــن  منـارتيـنِ*** كالشمس  قد حُفـّت بكوكبينِ[18].

سپس نوه ی شاه صفی (شاه صفوی)، بنایی فاخر و شگفت انگیز دیگری بر آن ساخت
همچنین مقبره ای بنا کرد از سنگ مرمر که دور تا دور آن محاط به ضریح بود، به این گونه نه نور آفتاب و نه نور ستارگان وارد این مرقد نمی شد.
و گنبدی میان دو مناره همچو خورشید درخشانی که میان دو ستاره قرار گرفته است به پا ساخت.

بنای صفوی کنونی حرم امیرالمومنین (ع) شاهکاری منحصر به فرد از هنر اصیل اسلامی است که وصف آن به قلم نیاید چرا که حق مطلب ادا نشود. این بنا را جزء بزرگترین و مجلل ترین بناهایی به شمار می آورند که بر قبور اهل بیت (ع) ساخته شده است و زیبا ترین بنا از نظر مهندسی و معماری است‌ و هیچ معماری دیگری با آن برابری نمی کند. علامه شيخ بهاء الدين محمد بن حسين عاملي معروف به شيخ بهائی “قدس سره” (متوفى در ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱هـ ) به درخواست شاه عباس اول که هم عصر او بود، به طراحی معماری حرم مشرف شد. علاوه بر این، شیخ بهائی در معماری حرم شریف اعجازی نجومی از قبیل تعیین زاویه نصف النهار و زاویه زوال خورشید در حرم مطهر قرار داده است. معماری بنا نیز شامل چندین جنبه از نمادگرایی عقیدتی با الهام از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بوده است. پیشینیان از اسلاف خود نقل کرده اند که حجره شیخ بهایی در طبقه فوقانی ضلع غربی حرم مطهر قرار داشت که اکنون این حجره کنار رواق ابی طالب (ع) از سمت چپ می باشد.

پروفسور حسن الحکیم می گوید: (شیخ بهائی (متوفی 1031) در طراحی حرم مطهر و آستان حیدری نقش بسزایی داشته است، چنان که به ندرت در میان دانشمندان عرب و مسلمان در رشته های علوم ریاضی، نجوم و مهندسی و نیز علوم دینی همانندی برای او یافت می شود. شیخ مدتی به عنوان استاد در مدرسه حرم نجف اشرف باقی ماند و روابط نزدیکی بین او و علمای نجف ایجاد شد و پس از خروج از نجف به اصفهان، مکاتبات منظوم و منثور بین او و آنان صورت گرفت در حالی که مشغول ترسیم (طراحی) نقشه های حرم حیدری بود، مکانی برای کفش زائرین در نظر گرفت که بر آن نوشته بود…) [19]

شیخ بهائی دو بیت شعر سرود که بر کاشی های دیوار مکان مخصوص نگهداری کفشها که به کفشداری معروف شد، نقش بست. شیخ بهائی در کتاب «کشکول» خود چنین آورده است: (نویسنده این کلمات ، محمد مشهور به بهاءالدین عاملی تصمیم گرفته بود در نجف اشرف مکانی برای نگهداری کفش های زائران آن حرم مطهر بنا کند و این دو بیت را که در حافظه ضعیف من مسجل شده بیان میکنم):

هذا الأُفق المبينُ قد لاحَ لديكْ            ***    فاسجدْ متذللاً وعفّر خدّيكْ
ذا طورُ سينين فاغضضِ الطرفَ بِهِ    ***    هذا حَرَمُ العزَّةِ فاخلعْ نَعلَيكْ) [20].

این افق روشنگر نزد تو گشوده شده است؛ پس متضراعانه به سجده برو و صورت بر خاک بنه
آن طور سینا است در برابرش سر فرود آور، و آن حرم عزت و بلندی است، آنجا کفش از پا در آر (در آنجا پاک و پاکیزه وارد شو).

از مهم ترین ویژگی های طراحی این بنا می توان به گنبد پیازی شکل با ساقه ای (گردن) بلند اشاره کرد که ارتفاع آن از سطح زمین صحن علوی۳۰ متر است – الى حد عقدة البناء- به همین جهت بلندترین (مرتفع ترین) گنبد بین حرم ائمه اطهار (ع) به حساب می آید. وجه تمایز گلدسته های استوانه ای شکل حرم این است که کمتر از یک متر با گنبد فاصله دارند(حدودا یک متر از گنبد کوتاه تر هستند). خاطرنشان می شود که ورودی اصلی حرم شریف از سمت شرقی ایوان بزرگ است.

حرم (مرقد) وسط (میانه، مرکز) صحن مطهر حیدری واقع است و خاطر نشان می شود که صحن مربعی شکل است و شامل سه حیاط شرقی، شمالی و جنوبی می شود و نهایتا، صحن با دیوار بزرگی احاطه شده است که شامل تعداد بسیاری اتاق‌ در دو طبقه می شود و ایوان ها پیشاپیش آن قرار دارد. شایسته ذکر است در زمان ساخت حرم مطهر سه دروازه به صحن مطهر وجود داشته که اکنون به باب الساعه از ضلع شرقی، باب طوسی از ضلع شمالی و باب القبله از ضلع جنوبی معروف است.

آنچه بنای (معماری) صفوی را از سایرین متمایز می کند دیوارهای پوشیده از کاشی های منقش به(دیوار های کاشی کاری شده با طرح های) طرح های متنوع و ظریف و رنگ های روشن می باشد که شامل (حاوی) آیات قرآن و احادیث و اشعار منظوم فراوانی در مدح اهل بیت (ع) خاصه رسول الله می باشد. شایان ذکر است این بارگاه در عصر صفویه مطلا نبوده، بلکه پوشیده از کاشی آبی رنگ (رنگ خاص) بوده تا اینکه در سال ۱۱۵۵ه/۱۷۴۲م و به دستور نادر شاه افشار کاشی ها از گنبد و گلدسته ها و ایوان برداشته شد(کنده، جدا) و صفحات(ورق) مسی روکش شده (قطعه های مسی) زراندود شده با طلای خالص جایگزین آن شد.

 

[1]. فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي عليه السلام: 297.

[2]. مروج الذهب ومعادن الجوهر: 4/ 149.

[3]. فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي عليه السلام: 297.

[4]. بحار الأنوار: 42/ 315.

[5]. فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي عليه السلام: 286.

[6]. دلائل الإمامة: 459.

[7]. عنوان الشرف في وشي النجف: 8.

[8]. نزهة المشتاق في اختراق الآفاق: 1/ 381-382.

[9]. مرقد وضريح أمير المؤمنين عليه السلام: 177-178.

[10]. تاريخ النجف الأشرف: 2/ 88-89.

[11]. حياة الحيوان الكبرى: 1/ 146.

[12]. تاريخ النجف الأشرف: 2/ 91.

[13]. المصدر السابق: 2/ 93.

[14]. رحلة ابن بطوطة: 176-177.

[15]. ماضي النجف وحاضرها: 1/ 47.

[16]. اليتيمة الغروية والتحفة النجفية:401-402.

[17]. ماضي النجف وحاضرها: 1/ 49.

[18]. عنوان الشرف في وشي النجف:53.

[19]. المفصل في تاريخ النجف الأشرف: 2/ 123-124.

[20]. الكشكول:1/ 135.

 

 منابع:

– فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي عليه السلام: غياث الدين عبدالكريم بن طاووس. تحقيق محمد مهدي نجف, قسم الشؤون الفكرية والثقافية/ العتبة العلوية المقدسة, النجف الأشرف, الطبعة الأولى 1431هـ/2010م.

– مروج الذهب ومعادن الجوهر: علي بن الحسين المسعودي. دار الكتاب العربي, بيروت, الطبعة الثانية 1428هـ/2007م.

– بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار: محمد باقر المجلسي. تحقيق يحيى العابدي الزنجاني و عبدالرحيم الرباني الشيرازي. مؤسسة الوفاء, بيروت, الطبعة الثانية, 1403هـ/ 1983م.

– دلائل الإمامة: محمد بن جرير الطبري. قسم الدراسات الإسلامية/ مؤسسة البعثة, قم, 1413هـ.

– عنوان الشرف في وشي النجف: محمد طاهر السماوي. مطبعة الغري, النجف الأشرف, الطبعة الأولى, 1360هـ/1941م.

– نزهة المشتاق في اختراق الآفاق: الشريف الإدريسي. عالم الكتب, بيروت, 1409هـ/1989م.

– مرقد وضريح أمير المؤمنين عليه السلام: صلاح الفرطوسي .مطبعة ديبوك, الطبعة الثانية, 1431هـ/2010م.

– تاريخ النجف الأشرف, محمد حسين حرز الدين: مطبعة نگارش, قم المقدسة, 1427هـ.

– حياة الحيوان الكبرى: كمال الدين محمد بن موسى الدميري. دار إحياء التراث العربي, بيروت, 2011م.

– رحلة ابن بطوطة ( تحفة النظّار في غرائب الأمصار وعجائب الأسفار): محمد بن إبراهيم اللواتي الطنجي (ابن بطوطة). دار صادر, بيروت, 1412هـ/1992م.

– ماضي النجف وحاضرها: جعفر محبوبه. مطبعة الآداب, النجف الأشرف, الطبعة الثانية, 1958م.

– اليتيمة الغروية والتحفة النجفية: حسين البراقي. مطبعة شريعت, قم المقدسة, 1428هـ.

– المفصل في تاريخ النجف الأشرف: حسن الحكيم, مطبعة شريعت, قم المقدسة, 1427هـ.

– الكشكول: بهاء الدين محمد بن الحسين العاملي. مؤسسة الأعلمي للمطبوعات, بيروت, 1303هـ/1983م.