این نوشتار به بررسی نقش تاریخی حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) در مقاطع حساس تاریخ اسلام میپردازد. حضور ایشان در آخرین شبهای حیات امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، واکنش صریح به شهادت آن حضرت، دفاع آگاهانه از جایگاه ولایت، شهادت بر حق فدک، و نقش افشاگرانه در کوفه و شام پساز واقعۀ عاشورا، نشاندهندۀ شخصیتی آگاه، شجاع در برابر انحرافات سیاسی و اجتماعی است.
تولد، نسب و جایگاه خانوادگی
براساس گزارش شیخ مفید، حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) از فرزندان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است و در کنار امام حسن، امام حسین (علیهماالسلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها) از فرزندان آن بزرگواران به شمار میآید. نام ایشان «زینب صغری» بوده و با کنیۀ «امکلثوم» ذکر شده است. [۱]
دربارۀ تاریخ دقیق تولد حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) گزارش مشخص و یکسانی در منابع کهن وجود ندارد؛ در برخی منابع، تاریخ ولادت ایشان، سال ۶هجری قمری نوشته شده است. [۲]
به گزارش شیخ عباس قمی، این کنیه را پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بهجهت شباهت زینب صغری به دخترش امکلثوم، به او داد.[۳]
حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) آخرین میزبان پدر
در شب ۱۶ماه رمضان سال ۴۰هجری قمری اميرالمؤمنين (عليهالسلام) در خواب، پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) را ديدند، که حضرت را به نزدیک شدن ملاقاتشان در بهشت بشارت دادند، و مولای متقیان این خبر را به دخترشان امكلثوم (سلاماللهعلیها) دادند.[۴] [۵]
حضرت اميرالمؤمنين (علیهالسلام) در شب نوزدهم رمضان مهمان خانم امکلثوم (سلاماللهعلیها) بود که در آن شب مولا تمام شب را بیدار بودند و میفرمودند: «امشب همان شب موعود است» حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) فرمودند: «پدر جان، چرا خواب به چشمان شما نمیآید؟» حضرت فرمودند: «انی مقتول لو قد اصبحت، بهراستی اگر صبح فرا برسد، کشته خواهم شد.»[۶] [۷]
تلاش امکلثوم (سلاماللهعلیها) برای منصرف کردن اميرالمؤمنين (علیهالسلام)
امکلثوم که از سخنان پدرش نگران شده بود، تلاش کرد تا ایشان را از رفتن به مسجد منصرف کند. او پیشنهاد داد که فرد دیگری بهجای ایشان نماز را اقامه کند. اميرالمؤمنين (علیهالسلام) در ابتدا به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند و دستور دادند که جعده بهجای ایشان نماز را بخواند. اما، سپس فرمودند که از اجل گریزی نیست و سرانجام بهسمت مسجد حرکت کردند. این اقدام نشاندهندۀ تسلیم امیرمؤمنان (علیهالسلام) در برابر ارادۀ الهی و پذیرش سرنوشت بود. [۸]
واکنش امکلثوم (سلاماللهعلیها) به شهادت پدرش
پساز شهادت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، امکلثوم (سلاماللهعلیها) درحالیکه می گریست خطاب به ابنملجم گفت: «یا وَیْلکَ اَمّا اَبی فَإنَّهُ لا بَأسَ عَلَیْهِ، وَ اِنَّ اللّهَ مخْزیکَ فی الدُّنیا وَ الآخِرَةِ، وَ اِنَّ مَصیرَکَ اِلَی النّارِ خالِداً فیها؛ وای بر تو! بر پدرم افسوس و اندوهی نیست. خداوند تو را در دنیا و آخرت خوار کرد. بازگشت تو بهسوی جهنم است و تا ابد در آن خواهی ماند.» [۹]
حضور روشنگرانه در دفاع از امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
برخی از منابع شیعه و اهلسنت، شرححالی کوتاه از این نوۀ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل کردهاند که نشاندهندۀ نقش فعال و آگاهانۀ او در حمایت از پدر، متناسب با شرایط جامعۀ آن روزگار است. امکلثوم (سلاماللهعلیها) هرجا امکان داشت، با شیوهای سنجیده و در چهارچوبهای اجتماعی زمان خود، از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دفاع میکرد.
در همین راستا نقل شده است: «زمانی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با سپاهیان خود در منطقۀ ذیقار اردو زده بودند، عایشه نامهای به حفصه نوشت و در آن مدعی شد که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از سپاه آنان بیمناک شده و چه پیشروی کند و چه عقبنشینی، سرانجام شکست خواهد خورد.
حفصه با شنیدن این سخن شادمان شد و به کنیزان خود دستور داد ترانهای دربارۀ این وضعیت نامطلوب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بخوانند. همچنین دختران «طلقا» ــکسانی از اهالی مکه که پساز فتح آن بهدست پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آزاد شدندــ برای شنیدن این ترانه نزد حفصه گرد آمدند.
هنگامی که این خبر به امکلثوم (سلاماللهعلیها) رسید، حجاب بر سر کرده و بههمراه گروهی از بانوان، ناشناس وارد آن مجلس شد. سپس بعداز مدتی چهرهاش را در حضور آنان نمایان کرد.
با آشکار شدن هویت او، حفصه سخت شرمسار شد و گفت: «إنا لله و إنا إلیه راجعون»، در این هنگام امکلثوم (سلاماللهعلیها) خطاب به او فرمود: «اگر امروز برای آزار پدرم همدست میشوید؛ قبلاز این نیز علیه برادرش، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله)، چنین رفتار کردید و خداوند علیه شما آیهای را نازل کرد.» [۱۰]
«وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ، اگر بر ضد او دستبهدست هم دهید، کارى از پیش نخواهید برد؛ زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعداز آنان پشتیبان اویند». [۱۱]
در منابع تاریخی معتبر، گفتوگوی تند دیگری نیز میان امکلثوم (سلاماللهعلیها) و حفصه نقل شده است. [۱۲]
شهادت در موضوع فدک
به گفتۀ عضدالدین ایجی (متوفای ۷۵۶هـ.ق) در کتاب مواقف، حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) ازجمله افرادی بوده است که شهادت دادند فدک بهعنوان نِحلهای (هدیهای) ازسوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) واگذار شده است.
این گزارش نشاندهندۀ حضور و نقش تاریخی ایشان در یکی از مهمترین منازعات حقوقی پساز شهادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است.
نقل این شهادت در منابع کلامی اهلسنت، بر اعتبار تاریخی آن میافزاید و جایگاه حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) را در دفاع از حق اهلبیت برجسته میسازد.[۱۳][۱۴]
راوی حدیث غدیر (سلسله فاطمیات)
یکی از راویان حدیث غدیر امکلثوم (سلاماللهعلیها) است. ابنجزری، محدث و فقیه شافعی سندی که گروهی از بانوان اهلبیت به نقل حدیث غدیر اهتمام ورزیدهاند را ذکر کرده است:
«حضرت فاطمه معصومه دختر امام موسی بن جعفر (علیهالسلام)، از فاطمه دختر امام صادق (علیهالسلام)، از فاطمه دختر امام باقر (علیهالسلام)،از فاطمه دختر امام زینالعابدین (علیهالسلام)، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین (علیهالسلام)، از اُمّ کلثوم دختر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، از مادرش حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نقل شده است: آیا فراموش کردید سخن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را که در روز غدیرخم فرمود: من مولای هرکه هستم، علی هم مولای او است.»
خطبۀ حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) در کوفه
مهمترین گزارش مستند دربارۀ نقش حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها)، گفتار ایشان هنگام ورود اسیران به کوفه است.
سید رضیالدین ابنطاووس درکتاب «اللُّهوف علی قتلی الطفوف»، گفتار، تلاوت آیات قرآن و اشعار ایشان را در ضمن گزارش ورود اسرا نقل میکند. وی تصریح میکند که این گفتار موجب گریه و اضطراب شدید مردم کوفه شد.
حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) در خطبۀ خود با تلاوت آیاتی از قرآن کریم، اهلبیت را مصداق «حزبالله» معرفی کردند و فرمودند:«اَلا اِنَّ حِزْبَاللّهِ هُمُ الغالِبونَ؛ آگاه باشید که حزب خدا همواره پیروز است.»
ایشان در مقابل، دشمنان اهلبیت را «حزب شیطان» خواندند و با استناد به آیات الهی تأکید کردند:
«اَلا اِنَّ حِزْبَ الشَّیطانِ هُمُ الخاسِرونَ؛ بیگمان دشمنان آلالله در زمرۀ حزب شیطاناند و از زیانکارانند.» [۱۵]
راوی گوید: «مردم شیون و ناله کردند و گریستند. زنان، گیسو پریشان کردند و خاک بر سر خویش ریختند و چهره خراشیدند و بر صورتهایشان زدند و فغان سر دادند. مردان نیز گریستند و موی صورت خویش کندند. هیچ روزی چون آن روز، مردم گریه نکرده بودند.» [۱۶]
اشعار منسوب به حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها)
حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) پساز ایراد خطبۀ کوفه، اشعاری اندوهبار بر زبان آوردند و فرمودند:«قَتَلْتُمْ أَخِي صَبْراً فَوَيْلٌ لِأُمِّكُمْ، سَتُجْزَوْنَ نَاراً حَرُّهَا يَتَوَقَّدُ؛ برادرم را با صبر و مظلومیت کشتید؛ وای بر مادرتان! بهزودی به آتشی گرفتار خواهید شد که شعلههایش زبانه میکشد.»
این اشعار، با بیانی صریح و هشداردهنده، مردم کوفه را که در شهادت امام حسین (علیهالسلام) نقش مستقیم داشتند بهشدت مورد سرزنش و ملامت قرار میدهد.[۱۷]
رذالت شمر در نپذیرفتن درخواست حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها)
یکی از سخنان جانسوز حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) خطاب به شمر، پساز واقعۀ کربلا و در آستانۀ ورود به شهر شام، چنین نقل شده است: «ایشان فرمودند که درخواستی از او دارند. شمر پرسید: چیست؟ حضرت پاسخ دادند: ما را که به این شهر میبرید، از دروازهای وارد کنید که تماشاگر کمتری داشته باشد، و سفارش کن این سرها را از میان کجاوههای ما دور کنند و پیشاپیش حرکت دهند تا نگاهها از ما برداشته شود.»
اما شمر، از سر دشمنی و سنگدلی، نهتنها این درخواست انسانی را نپذیرفت، بلکه دستور داد سرهای شهدا را بر نوک نیزهها بزنند و در میان کجاوهها تقسیم کنند و کاروان اسیران را در برابر دیدگان مردم بگردانند. سرانجام آنان را به دروازۀ دمشق رساندند و بر پلههای مسجد جامع نگه داشتند؛ همان جایی که اسیران را در آن متوقف میکردند. [۱۸]
وفات و محل دفن
بنابر گزارش شماری از مورخان، حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) پساز بازگشت کاروان اهلبیت (علیهمالسلام) از شام به مدینه زنده بودند و ایشان چهار ماه پساز بازگشت از كربلا به مدينه دار فانی را وداع گفت و در مدینه به خاک سپرده شد. [۱۹]
بهراستی که حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها) نمونهای روشن از بانوی مسئول و مؤمن در تاریخ اسلام است که در حساسترین مقاطع، از جایگاه امامت و حقانیت اسلام دفاع کرد.
منابع:
[۱] شیخ مفید، ارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۳۵۴.
[۲] ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۰۰
[۳] شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۲۲۸
[۴] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵
[۵] الوقايع و الحوادث، ج۱، ص۱۹۰
[۶] مناقب ال ابیطالب، ج۳، ص۳۵۶
[۷] پژوهش و تحقیق پیرامون شخصیت والای حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها)،علیاکبر مهدیپور، ص۶۰-۶۱
[۸] ارشاد، ج۱، صفحۀ۱۶
[۹] مجلسی، ج۴۲، ص۲۸۹
[۱۰] ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، محقق، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج۱۴، ص۱۳، قم، مکتب آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
[۱۱] اشاره به سورۀ تحریم، آیۀ۴
[۱۲] ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج۲، ص۴۶۴، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱ق.
[۱۳] الاء الرحمن، ج۲، ص۷۵۹
[۱۴] پژوهش و تحقیق پیرامون شخصیت والای حضرت امکلثوم (سلاماللهعلیها)، علیاکبر مهدیپور، ص۴۴
[۱۵]سورۀ مجادله، آیۀ ۱۹و ۲۲
[۱۶] سید ابنطاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۵۴
[۱۷] سید ابنطاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۵۴-۱۵۵
[۱۸] سید ابنطاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۶-۱۷۷
[۱۹] تقویم شیعه، ص۱۷۷-۱۷۸




