پس از تصرف فدک، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از ابوبکر آن را مطالبه کرد. مطالبۀ فدک، نقطۀ آغاز نهضت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) علیه غاصبان خلافت و یکی از مراحل دفاع او از امامت و ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است.
مطالبۀ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از ابوبکر
بخاری و مسلم و بسیاری از عامه از عایشه نقل نموده ند:
«فاطمه کسی را نزد ابوبکر فرستاد و ارث خود را از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از آنچه که خداوند در مدینه به پیامبرش بخشیده بود و فدک و نیز باقیماندۀ خمس خیبر، مطالبه نمود، ابوبکر به او گفت: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) گفته است: ما چیزی به ارث نمیگذاریم، آنچه از ما باقی بماند صدقه است...!
و ابوبکر هیچچیز از آن اموال را به فاطمه نداد. پس فاطمه بر ابوبکر غضب نمود و بر او غضبناک ماند و با وی سخن نگفت تا از دنیا رفت.... زمانی که از دنیا رفت همسرش علی شبانه او را به خاک سپرد و ابوبکر را مطلع نساخت که در تشییع جنازه و نماز بر او حاضر شود و خود بر جنازه او نماز خواند.»(۱)
نارضایتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
و نیز بخاری در کتاب صحیحش در بخش ابواب الخمس مینویسد:
«فاطمه، دختر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، نسبت به ابوبکر خشمگین شد و از او روی گرداند. این دلخوری و فاصله گرفتن تا زمان وفات او ادامه یافت.»(۲)
و همچنین در همان کتاب، بخش كتاب الفرائض، باب قول النبی: «لا نورث ما تركناه صدقه» مینویسد:
«پس فاطمه از ابوبکر روی گردانید و دوری نمود و با وی سخن نگفت تا از دنیا رفت.»(۳)
علامه سید مرتضی فیروز آبادی مینگارد:
«ابوعیسی ترمذی در مورد یادگار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) روایت کرده است:
«حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به ابوبکر و عمر فرمود: به خدا سوگند! هرگز با شما سخن نخواهم گفت و با آن دو نفر سخن نگفت تا از دنیا رفت.»(۴)
علامه سید محمد موسوی هندی میفرماید:
« امتناع حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) از گفتگو با ابوبکر تا پایان عمرشان و همچنین کنارهگیری و دوری از او، بهوضوح نشاندهندهٔ استمرار ناراحتی و نارضایتی ایشان است. و این دوری آن حضرت از ابوبکر، دلیلی بر سلب اسلام اوست، چه رسد به استحقاق خلافت.
چراکه در صحیح بخاری آمده است که بر هیچ مسلمانی جایز نیست بیش از سه شب با برادر مسلمان خود قطعرابطه کند. بنابراین، اگر آن حضرت، ابوبکر را مسلمان میدانست، چگونه ممکن بود تا پایان عمر از او دوری کند؟»(۵)(۶)
استدلال ابوبکر در غصب فدک
جعلی بودن حدیثی که ابوبکر به آن استناد کرد «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُوَرِثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَه؛ ما انبیا چیزی به ارث نمیگذاریم و آنچه ما باقی میگذاریم صدقه است.» با بسیاری از آیات قرآن ثابت میشود زیراکه میبینیم در قرآن مجید آیات بسیاری راجعبه ارث گذاشتن انبیا موجود است.
و انبیا بزرگ همگی ارث داشتند و وارثینشان بعد از فوت آنها تصرف میکردند.
پاسخ قاطع حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
و ازجمله دلایل حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در مقابل حدیث پوچ و مردود ابوبکر این بود که فرمودند:
«آیا از روی عمد کتاب خدا را رها کرده و پشت سر انداختید؟ زیراکه خدای متعال میفرماید: وَوَرِثَ سُلَيْمان داود؛ سليمان وارث داوود شد. و در قصۀ یحیی بن زکریا به فرموده است: رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيَا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ؛ پس مرا ازسوی خود فرزندی عطا کن که از من و خاندان یعقوب ارث ببرد.»(۷)(۸)
چون غاصبین خلافت در مقابل این دلایل و فرمایشات حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) جوابی نداشتند شروع کردند به مغالطه کاری و اهانت کردن که در نهایت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) خطاب به ابوبکر فرمود:
«خداوند خوب حکم کننده و حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) طلب کنندۀ حق و قیامت خوب وعدهگاهی است و در روز قیامت زیانکار خواهید شد و پشیمانی برای شما فایدهای نخواهد داشت و بهزودی خواهید دانست که عذاب خوارکننده گریبان چه کسی را میگیرد و عذاب ابدی بر چه کسی نازل میشود.»
منبع:
۱. صحیح بخاری، ج ۵ ص ۸۲، صحیح مسلم، ج ۵ ص ۱۵۴، شرح نهج البلاغه ابن ابیالحديد ج۱۶ ص ۲۱۷_۲۱۸
برای اطلاع از سایر مصادر مخالفین رجوع شود به الغدیر، ج ۷ ص ۲۲۷، شرح احقاق الحق، ج ۱۰ ص ۴۷۸ - ۴۸۱، فضائل الخمسه من الصحاح السته : ج ٣ ص ١۵۶
2.صحیح بخاری ج ۴ ص ۴۲، مسند احمد بن حنبل: ج ۱ ص۶ ، کنز العمال، ج ۷ ص ۲۴۲ ح۱۸۷۶۹، البدايه والنهايه ابنکثیر : ج ۵ ص ۳۰۶، السيرة النبويه (ابنكثير) ج ۴ ص ۵۶۷ (برای آگاهی از غصب حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) بر شیخین در تألیفات اهل خلاف مراجعه شود به کتاب شریف احقاق الحق: ۲۵ ص ۵۳۳_ ۵۴۶ (غضب الزهرا على بعض)
3. صحیح بخاری ج۸ ص ۳
4.فضائل الخمسه من الصحاح السنه، ج ۳ ص ۱۵۶ ( موسسه الاعلمی للمطبوعات
5. صحیح بخاری: ج ۷ ص ۹۰-۹۱
6. تشييد المطاعن: ج ۳ ص ۱۸۴ - ۱۸۵
7.سوره نمل آیه ۱۶
8. سوره مريم آيه ۶ و ۵




