از دیدگاه شیعه با توجه به روایات مقصود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از عترت در حديث ثقلين، وجود مقدس اميرالمؤمنين علی (علیهالسلام)، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، امام حسن (علیهالسلام)، امام حسين (علیهالسلام) و نُه فرزند، يكى پس از ديگرى، از ذرّيّۀ امام حسين (علیهالسلام) است كه آخرين آنها امام مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) میباشد.
عِترت پیامبر خاتم
علامه محمد تقی مجلسی در شرح فراز (وعترة خيرة ربالعالمین) از زیارت جامعۀ کبیره میفرماید:
«عترت در لغت بوی خوش است یا گردنبندی است که بوی مشک بدهد. یا از مشک و عنبر و امثال آن پر شده باشد و به خویشان نزدیک نیز اطلاق میکنند و در حدیث معتبر «ثقلین» نقل شده است که پیامبر خاتم فرمودند که من میروم و در میان شما دو چیز ارزشمند میگذارم، کتاب خدا و عترتم را که اهلبیت من هستند.»[۱]
امام جعفر صادق (علیهالسلام) از پدران بزرگوارش روایت میفرماید:
«از سرور مؤمنان، اميرالمؤمنين (علیهالسلام) پرسیدند، فرمايش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) که فرمود: إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ النَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وعترتي...عترت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) چه کسانیاند؟
حضرت در پاسخ فرمودند: منم و حسن و حسین و نُه امام از فرزندان حسین، که نهمین آنها مهدی میباشد.
آنها از کتاب خدای عزوجل جدا نمیشوند و کتاب خدا از ایشان جدا نمیشود تا در قیامت بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در کنار حوض او (یعنی حوض کوثر) وارد شوند.[۲]
امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت کردهاند که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) سخنی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل فرمودند:
«من در میان شما دو چیز ارزشمند و گرانقدر به جا میگذارم، قرآن و عترتم که اهلبیت من هستند و این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند، مانند این دو، و میانۀ دو انگشت شهادت و اشاره را به هم چسباند.
آنگاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و عرض کرد:
«یا رسولالله عترت تو چه کسانی هستند؟
فرمود: عَلِيٌّ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ وَالْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ؛ علی و حسن و حسین و امامان از فرزندان حسین تا روز قیامت.»[۳]
اولین و آخرین امام
شیخ صدوق پس از ذکر این دو حدیث شریف میفرماید:
«عترت، علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و ذریۀ او از فاطمه (سلاماللهعلیها) و نسل پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میباشند. آنان که خدای تبارکوتعالی بر زبان پیامبرش، تصریح به امامت ایشان نموده که دوازده نفرند؛ اول ایشان امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و آخرین ایشان حضرت قائم (علیهالسلام) است.»[۴]
مجلس مناظرۀ مأمون عباسی
در مجلس مناظرهای که مأمون عباسی ترتیب داده بود و در آن مجلس، علمای عراق و خراسان را جمع کرده بود، مأمون خبیث از وجود مقدس علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) پرسید:
«عترت طاهره چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: کسانی که خدای متعال در شأن ایشان فرموده است: إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً؛ جز این نیست که خدا میخواهد پلیدی، شرک، گناه، شک و شبهه و هر بدی را از شما اهلبیت پیامبر، برطرف کند و شما را پاک و مطهر گرداند، پاک گردانیدنی عظیم.[۵]
یعنی از هر ویژگی ناپسند و هر عمل ناشایست پاک شوند، و آنها کسانی هستند که پیامبر خاتم فرمودند: من در میان شما دو چیز ارزشمند و عظیم را بهعنوان خلیفه و جانشین خود باقی میگذارم و آن کتاب خدا و عترت من است که خاندان نبوت هستند و بهدرستی که آن دو هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
پس ببینید که چگونه با ایشان رفتار خواهید کرد و چگونه از ایشان پیروی خواهید نمود. ای مردم، به آنها چیزی نیاموزید زیراکه دانش آنان از شما بیشتر است.
پس علما گفتند: یا اباالحسن، بیان فرمائید که عترت آلاند یا غیر آل؟
حضرت فرمودند: ایشان آل هستند.
پس علما گفتند: خبری از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به ما رسیده است که فرموده است: امت من آل من هستند و اصحاب آن حضرت همه میگفتند که آل محمد، امت آن حضرت است و این خبر از صحابه آنچنان مشهور است که نمیتوان انکار کرد که صحابه این را نگفتهاند.
حضرت رضا (علیهالسلام) فرمودند: آیا زکات بر آل آن حضرت حرام است؟
علما گفتند: بلی
حضرت فرمودند: آیا زکات بر امت حرام است؟
علما گفتند: نه
حضرت فرمودند: این است فرق بین آل و امت. وای بر شما، شما را چه شده است؟ آیا از قرآن و حق رو گردانیدهاید و اعتقادی به قرآن و حق ندارید یا اینکه دارید و بر خود ظلم میکنید آیا نمیدانید؟
وراثتی که در آیۀ (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عبادنا؛ سپس این کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیدیم به میراث دادیم.)[۶] بیان شده و طهارتی که در آیۀ تطهیر گفته شده است، همیشه مخصوص برگزیدگان و هدایت یافتهگان است نه سایر مردمان؟»[۷]
نسل پیامبر خاتم
مخالفین از منابع گوناگون از جابر و دیگران روایت کردهاند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
«خدای متعال فرزندان هر پیغمبری را از صلب او قرار داد، و فرزندان مرا از صلب من و علی قرار داده است، فرزندان دختر هرکس به پدر خود منسوب میشوند به غیر از فرزندان فاطمه که من پدر ایشانم.»[۸]
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
«یا علی! همانا خدای تبارکوتعالی فرزندان هر پیغمبری را از صلب او قرار داد. و فرزندان مرا از صلب تو قرار داد، یا علی! کسی که تو را دوست بدارد و پیوسته با تو دوستی کرده و تو را یاری کند من نیز او را دوست داشته و یاریاش میکنم و کسی که با تو عداوت و دشمنی کند و نسبت به تو بغض داشته باشد من هم او را دشمن داشته و نسبت به او بغض خواهم داشت؛ چراکه تو از من هستی و من از تو هستم.»[۹]
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) خطاب به حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمودند:
«ای فاطمه! خدای متعال پیامبری نفرستاد مگر آنکه فرزندان او را از صلب او قرار داد و فرزندان مرا از صلب علی بیرون خواهد آورد اگر علی نبود ذریۀ من در زمین باقی نمیماند.»[۱۰]
جابر از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند:
«همانا خدای متعال فرزندان هر پیغمبری را از نسل او قرار داد، و فرزندان حضرت محمد را از نسل علی قرار داد.»[۱۱]
اهلبیت، نور واحد
پیامبر خاتم به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمودند:
«چه چیزی برای زن بهتر و نیکوتر است؟ حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمود: اینکه او مردی را نبیند و مردی هم او را نبیند. پیامبر، فاطمه را در آغوش کشید و فرمود: ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ؛ فرزندانى كه بعضى از آنان از نسل بعضى ديگرند.»[۱۲] [۱۳]
علامه محمد تقی مجلسی در ترجمه و شرح این فراز از جامعۀ کبیره (و انَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَكُمْ وَاحِدَةً طَابَتْ وَ ظَهَرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ) میفرماید:
«و گواهی میدهم که ارواح شما یک روح واحد است، چنانکه احادیث صحیح زیادی بیان شده است مبنی بر اینکه همۀ ائمه و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از نور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) خلق شدهاند، و همه به منزلۀ یک روح هستند و روشنایی علوم و کمالات آنان همچون یک نور است؛ همگی از یک ذات و جوهر آفریده شدهاند.
من نیز گواهی میدهم که شما از یک نور و سرشتی پاک و نیکو برخاستهاید، و همگی پاکطینت و عاری از هر آلودگی هستید. هیچ نشانی از گناه و ناپاکی در دامان عصمت شما دیده نمیشود، و همه از یک ذات و جوهر یگانگی برخاستهاید.
چنانکه خداوند فرموده است: ذریه بعضها من بعض؛ یعنی شما از یک نسل و یک جوهره به وجود آمدهاید، و بعضی از شما از بعض دیگریند.»[۱۴]
فرزندان رسول خدا
امام موسی بن جعفر (علیه السلام) میفرماید:
«هارون الرشید به من گفت: چگونه شما میگویید که ما فرزندان پیغمبر هستیم و حال اینکه نسل از طرف مرد است نه از طرف زن و شما فرزند دختر پیغمبرید و فرزند دختر پیامبر، نسل آن پیامبر محسوب نخواهد شد؟
من گفتم: به حق قرابت و خویشی و به حق این قبر و کسی که در این قبر است از این مسأله بگذر.
گفت: ای فرزند علی نمیگذرم مگر اینکه دلیل بیاوری. و ای موسی! تو رهبر و پیشوای مؤمنان هستی، زمامدار امور آنان و امام دوران خود میباشی.
و من هر سؤالی که از تو میپرسم، از آن نمیگذرم مگر اینکه برایش دلیلی از کتاب خدا بیاوری.
همه، شما فرزندان علی را اینگونه میشناسند که هیچ آیهای از قرآن نیست مگر اینکه تأویل آن نزد شماست.
حتی حروف قرآن از الف و واو، و کلام خدا را مستند کردهاند که: ما فرطنا في الكِتابِ مِنْ شَيْءٍ؛ این کتاب چیزی را ( که به آن نیازمندید) ترک ننموده و فرو نگذاشتیم.[۱۵]
و شما از رأی، فتوا، قیاس و قواعد علمای دین بینیاز هستید.
پس من گفتم: أعوذ بالله من الشيطان الرجيم بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيى و عيسى وَالْيَاسَ كُلَّ مِنَ الصَّالِحِينَ.[۱۶]
پدرعیسی کیست؟
گفت: عیسی پدر نداشت.
پس گفتم: ما عیسی (علیهالسلام) را به نسلهای پیامبران پیوند میدهیم، چراکه او ازسوی مادرش مریم به این شرافت نائل شده است. همچنین، خود را به نسل پیامبر خاتم از طریق حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) متصل میدانیم. آیا لازم است بیشتر از این توضیح دهم؟ گفت: بگو
گفتم: این فرمایش خداوند را: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الكاذبين؛ پس هرکه با تو دربارۀ او [عیسی] پساز آنکه بر تو [بهواسطۀ وحی، نسبت به احوال وی] علم و آگاهی آمد، مجادله و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را، و ما زنانمان را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم؛ سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.[۱۷]
و هیچکس ادعا نکرده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در هنگام مباهله با نصاری کسی بهجز علی بن ابیطالب و فاطمه و حسن و حسین (علیهمالسلام) را همراه خود برده باشد پس تأویل أبناءنا حسن و حسین است، و تأویل نساءنا فاطمه است و تأويل أنفسنا علی بن ابیطالب است.
علاوهبر این، علما بر این مطلب اتفاقنظر دارند که در روز اُحُد جبرئیل عرض کرد: یا محمد! این همدلی و همراهی از علی سرچشمه میگیرد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: این بهخاطر آن است که علی از من است و من از علی هستم.
جبرئیل عرض کرد: یا رسولالله من نیز از شما دو نفرم، پساز آن گفت: لَا سَيْفَ إِلَّا ذُوالْفَقَارِ وَلَا فَتَى إِلَّا علي؛ شمشیری نیست مگر ذوالفقار و جوانمردی نیست مگر علی .
چنانکه خداوند، خلیل خود حضرت ابراهیم (علیهالسلام) را به فتوت و جوانمردی مدح فرمود، در آنجا که میفرماید: قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ؛ گفتند: شنيدهايم كه جوانى به نام ابراهيم، از آنها سخن مىگفته است.[۱۸]
اى هارون، ما افتخار میکنیم به گفتۀ جبرئیل که او از ما است.
پساز آن هارون گفت: احسنت یا موسی.»[۱۹]
از این استدلال امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) برای هارون الرشید ثابت میشود که تمام سادات فاطمی تا انقراض عالم، نسل و اولاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میباشند.
منابع
[۱] لوامع صاحبقرانی: ج ۸، ص ۶۸۴.
[۲] معانی الاخبار: ص ۹۰.
[۳] معانی الاخبار، ص ۹۱.
[۴] معانی الاخبار، ص ۹۲.
[۵] سوره احزاب آيه ٣٣.
[۶] سوره فاطر آيه ۳۲.
[۷] عيون اخبار الرضا : ج ۱ ص ۲۲۹ - ۲۳۰.
[۸] بحار الانوار: ج۴۳، ص ۲۸۴.
[۹] بحار الانوار: ج ۳۸، ص ۱۰۳.
[۱۰] تفسیر قمی: ج ۲، ص ۳۳۸.
[۱۱] كشف اليقين ص ۲۲۰، مناقب علی بن ابیطالب (ابن مغازلی): ص ۶۱.
برای اطلاع از منابع عامه مراجعه شود به فضائل الخمسه من الصحاح السنه : ج ۲ ص ۱۶۰ - ۱۶۱ باب ان دريه كل نبی فی صلبه ودريه النبی صلیاللهعلیهوآله فی صلب علی ، احقاق الحق: ج ۷ ص ٤ - ٩ و ج ۹ ص ۶۵۵ و ج ۱۷ ص ۲۹۲ -۲۹۷ وج ۱۸ ص ۲۷۹ و ج ۲۱ ص ۶۰۲ - ۶۰۷ و ج ۲۳ ص ۲۸ - ۲۹ و ج ۲۴ ص ۲۴۸ - ۲۴۹ و ج ۲۶ ص ۳۱۶ و ج ۳۱ ص ۱۹۳ -۱۹۲ و ج ۳۲ ص ۵.
[۱۲] سوره آل عمران آیه ۳۲.
[۱۳] مناقب آل ابیطالب : ج ٣ ص ۳۴۱، بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۸۴.
[۱۴] لوامع صاحبقرانی ج ۸ ص ۷۳۰.
[۱۵] سوره انعام آیه ۳۸.
[۱۶] سوره انعام آيه ۸۴-۸۵.
[۱۷] سوره آل عمران آیه ۶۱.
[۱۸] سوره انبيا آیه ۶۰.
[۱۹] الاحتجاج : ج ۲ ص ٣٩١ - ٣٩٢، عيون اخبار الرضا : ج ۱ ص ۸۴ - ۸۵ ، الدر النظيم فی مناقب الائمه اللهامیم: ص ۶۵۹،۶۶۰، بحار الانوار: ج ۴۸ ص ۱۲۸ - ۱۲۹، غايه المرام و حجه الخصام: ج٣ ص ٢٢٧_٢٢٨، شبهای پیشاور جلسه اول ص ۱۰۳-۱۰۵.




