حقی که از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت امیرالمؤمنين (علیه‌السلام) غصب شد

حقی که از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و حضرت امیرالمؤمنين (علیه‌السلام) غصب شد

«غصب» یعنی انسان از روی ظلم، مال یا حق کسی را بگیرد. غصب از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده است. يکی از بزرگ‌ترین ظلم‌هایی که ازسوی اصحاب سقیفه نسبت به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌عليها) روا داشته شد، غصب آشکار حقوق مسلم و الهی آن بانو بود.

غصب حق حضرت زهرا (سلام‌الله‌عليها) نه‌تنها نشان‌دهندۀ بی‌اعتنايی به جايگاه مقدس ايشان در جامعۀ اسلامی بود، و در واقع تجاوز به حقانيت و میراث معنوی و اجتماعی آن حضرت نيز به شمار می‌رفت.

لعن ستمگران در حق اهل‌بیت در قرآن

علی بن ابراهیم قمی می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُهِينا؛ آنان که خدا و رسول او را آزارواذیت می‌کنند، خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده و بر آنان عذابی با ذلت و خواری مهیا ساخته است.

این آیۀ شریفه دربارۀ کسی نازل شده است که حق امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را غصب کرد و حق حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را به تاراج برده و او را آزارواذیت نمود.»[۱][۲][۳]

اموال رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که به سبب ارث یا هِبه به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) رسید

۱. وسایل شخصی پیامبر خاتم

حسن بن علی الوَشّاء گوید:

«سؤال کردم از امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) که آیا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به‌غیر از فدک چیز دیگری از اموال باقی گذاشتند؟

فرمود: در مدینه حیطانی (باغی) باقی گذاشت و شش اسب، و سه ناقه که عضبا و صهبا و دیباج نام داشتند، و دو استر که شهبا و دل‌دل نامیده می‌شدند، و دراز گوشی که یعفور نام داشت و دو گوسفند و چهل ناقۀ شیرده.

و شمشیرش به نام ذوالفقار و زره‌اش به نام ذات الفضول و عمامه‌اش به نام سحاب و دو بُرد یمانی، و خاتم فاضل و یک چوب‌دستی که ممشوق می‌گفتند، و زیراندازی از لیف و دو عبای قطوانی و یک بالش از پوست و تمام اینها به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) رسید.

غیر از زره، شمشیر، عمامه و خاتم که در زمان حیاتش برای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گذاشت.[۴]

۲. باغ‌های هفت‌گانه‌ای

حوائط سبعه (باغستان‌های هفتگانه) که در سال سوم هجری بنابر وصیت مخیریق (از یهودیان مدینه) به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بخشید و به ملک شخصی ایشان منتقل شد.
و در سال هفتم هجری رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دستور خدای متعال، فدک و حوائط سبعه (باغستان‌های هفتگانه) را به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) هدیه (وقف) نمودند.[۵]

۳. فدک هدیۀ پیامبر خاتم به دخترش

فدک که در سال هفتم هجری بدون تاخت‌و‌تاز مسلمین فتح شد. و به‌عنوان «فی» (غنیمت بدون جنگ)، محسوب می‌شد، و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مالک آن شدند و به فرمان خداوند به دخترش حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بخشیدند.
و بعد از شهادت پیامبر خاتم، کسانی که غاصبانه بر مسند خلافت تکیه زده بودند، فدک را هم غصب کردند و اکثر مورخین و محدثین شیعه نوشته‌اند به‌عنوان حق «ذی القربی» (حق نزدیکان و خویشاوندان) بود و مکانش نزدیک خیبر بود.

۴. اموال و املاک قوم بنی‌نضیر

بنی‌نضیر از یهودیان ساکن مدینه بودند، چون بدون جنگ و پیکار تسلیم شدند، آنچه از اموال و املاک، اعم از منقول و غیرمنقول، به جا ماند، به حکم آيۀ شريفۀ:

«مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِکابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ اموال و زمین‌هایی را که خدا به‌عنوان غنیمت به پیامبرش بازگرداند، شما برای به دست آوردنش اسب و شتری نتازاندید، ولی خدا پیامبرانش را بر هرکه بخواهد مسلط و چیره می‌کند، و خدا بر هر کاری تواناست.»[۶]

این اموال به‌عنوان «فی» (غنیمت بدون جنگ)، در اختیار پیامبر قرار گرفت، که البته غصب شد.

۵. مکانی در بازار مدینه

در بازار مدینه مکانی به نام «مهروز» وجود داشت که «فی» (غنیمت بدون جنگ)، محسوب می‌شد و به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به ارث رسید.[۷]

۶. دژهای وَطیح و سُلالم و کتیبه

قاضی ابویعلی می‌نویسد:

«خیبر دارای هشت دژ بود به نام‌های: ناعم، قموص، شِق، نَطاة، كتيبه، صعب بن معاذ، وَطيح و سُلالم. شش دژ اول با جنگ و غلبه فتح گردید. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) این شش دژ را فتح کردند و دژ کتیبه را به‌عنوان سهم خمس برای خدا مالک شدند.

و اما در مورد دژهای «وطیح و سلالم» از آن مواردی است که خدای متعال به‌عنوان «فی» (غنیمت بدون جنگ)، در اختیار پیامبر خاتم قرار داد؛ زیرا بدون جنگ و با صلح فتح شده بودند.

خلاصه این که دژهای «کتیبه» و «وطیح و سلالم» به‌عنوان خمس و «فی» (غنیمت بدون جنگ)، ملک خالص و خاص رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شد و کسی از مسلمانان در آن سهمی نداشت.[۸]

۷. سرزمین تیما
«تَیماء» سرزمین کوچکی بود در اطراف شام که میان سرزمین و وادی‌القری بر سر راه حاجیان شام و دمشق قرار داشت.  این سرزمسن نیز «فی» (غنیمت بدون جنگ)، محسوب می‌شد و دارای ارزش بسیار زیادی بود و به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به ارث رسید.

۸. یک‌سوم از زمین وادی القری

مکانی بین خیبر و شام که دارای ارزش بسیار زیادی بود و به‌عنوان ارث به اموال و دارانی حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) منتقل شد.

۹ - خمس غنائم جنگ خیبر که با لشگر کشی فتح شده بود.

۱۰ - منزل مادر بزرگوار پبامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حضرت آمنه.

۱۱ - خانۀ همسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حضرت خدیجه.[۹]

۱۲ - زمین منزل شخصی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدینه.[۱۰]

۱۳ - زمین منزل همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مدینه.[۱۱]

۱۴ – زمین‌هایی که انصار به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هدیه کردند که در مدینه و اطراف آن بود.[۱۲]

جعل حدیث برای غصب میراث

براساس فقه اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، زوجه از زمین ارث نمی‌برد. پس تمام اموال باقی‌مانده از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به تنها وارث شرعی ایشان یعنی حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) منتقل می‌شود.

اما ابوبکر و یارانش با جعل حدیث ساختگی (نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لا نُوَرِثُ وَمَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ؛ ما پیامبران ارثى از خود به یادگار نمى‌گذاریم، و آنچه از ما بماند باید به‌عنوان صدقه در راه خدا مصرف شود.) تمامى میراث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حتى مواردی مانند فدک که به حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) هدیه شده بود را غصب نمود.

ناگفته نماند عایشه خانه‌ای را که در آن سکونت داشت غصب و تصاحب کرد و حال‌اینکه سهمش فقط یک‌هفتاد و دوم قیمت اموال غیرمنقوله بود.[۱۳]

زمانی که عایشه سوار بر قاطر مانع از دفن امام حسن (علیه‌السلام)، در جوار پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شد.

عبد الله بن عباس خطاب به عایشه گفت: «ای عایشه روزی در (جنگ جمل) سوار شتر شدی، و روزی هم سوار قاطر شدی و اگر زنده بمانی سوار فیل هم خواهی شد! (کنایه از اینکه به جنگ خدا خواهی رفت) و حال آنکه برای تو یک‌‌نهم از یک‌‌هشتم است، ولی به‌زور و به‌ناحق همۀ آن را تصرف کردی.»[۱۴]

 

 

منابع

[۱] فرهنگ ابجدی: ص۶۴۱.

[۲] سوره احزاب آیه ۵۷.

[۳] تفسیر قمی ج ۲ ص ۱۹۶.

[۴] كشف الغمه فی معرفة الائمه : ج ۱ ص۴۹۶، بحارالانوار: ج ۲۹ ص ۲۱۰.

[۵] مراجعه شود به بحث: عوالی (حوائط سبعه).

[۶] سوره حشر آیه ۶.

[۷] فدک و العوالی او الحوائط السبعه: ص ۲۰ به نقل از الاحكام السلطانيه (ابی يعلی): ص ۱۹۷ - ۲۰۱ و الاحكام السلطانيه (ماوردی): ص ۱۶۸ - ۱۷۱.

[۸] فدک و العوالی او الحوائط الشيعه: ص ۲۸ - ۳۰ به نقل از احکام السلطانيه: ص ۲۰۰.

[۹] احكام السلطانيه (ابی يعلى): ص ۱۸۶ - ۱۸۵، احكام السلطانيه (ماوردی)، ص ۱۷۱.

[۱۰] دراسات وبحوث فی تاريخ و الاسلام: ج ۱ ص ۱۸۱ - ۱۶۹.

[۱۱] طبقات الكبرى، ج ۸ ص۱۶۴ ، عمده القاری ج۱۵ ص ۲۹، ارشاد الشارى : ج ۵ ص ۱۹۰ ، سیره ابن‌هشام، ج ۲ ص ۱۶۵ - ۱۶۴، تاریخ ابن‌البراج ۲ ص ۱۶۲ ، وفاء الوفاء، ج ۱ ص ۲۸۳ و ج ۲ ص ۹۸۹، مغازی واقدی : ج ۱ ص ۲۶۳ - ۲۶۲.

[۱۲] الاموال ص ۲۸۲ (ابو عبيد).

[۱۳] دراسات و بحوث فی تاريخ والاسلام : ج ۱ ص ۱۶۹ و ۱۸۱، طبقات الكبرى، ج ۸ ص ۱۶۴، فتح الباری: ج ۶ ص۱۴۸. عمده القاری ج ۱۵ ص ۲۹، ارشاد الساری ج ۵ ص ۱۹۰.

[۱۴] شرح الاخبار ج ۲ ص ۱۹، الارشاد: ج ۲ ص ۱۸-۱۹، شرح الاخبار ج ۳ ص ۱۲۵، الخرائج و الجرائح: ج ۱ ص ۲۴۲ - ۲۴۳، مناقب آل ابی‌طالب الله : ج۴ ص ۴۴ - ۴۵، مجمع البحرين: ج ۳ ص ۲۷۷، بحار الانوار: ج۴۴ ص ۱۵۴ - ۱۵۵ . در بحار الانوار تملکت آمده است.

مطالب بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *