طبق مستندات تاریخی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اندکی پس از شهادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و در جریان هجوم عدهای از صحابه به خانۀ حضرت و آتش زدن در خانه، حضرت آسیب دید در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی در مدینه به شهادت رسید.
صدیقۀ شهیده
آقا جمال خوانساری در ترجمه و شرح فرمایش حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که فرمودند:
«هركه در بستر خود بميرد، درحالىكه، به حق پروردگارش و حق رسول او و اهلبيت رسولش معرفت داشته باشد، شهيد مرده است و اجرش با خداست و سزاوار پاداش كردار نيكويى كه انجام آن را در نيت داشته است؛ زیرا همین نیت میتواند جای شمشیر کشیدن او را بگیرد.»
نوشته است: «پس حقیقتاً برای هر چیزی زمانی مقرر شده است، بدین معنا که، هر مؤمنی که حق پروردگار خود، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت او را بشناسد، هنگامی که در رختخواب خود بمیرد، به منزلۀ آن است که در راه خدا شهید شده و مزد او بر خداوند حتمی است.
همچنین سزاوار گرفتن پاداش، برای هر عمل نیکویی که قصد انجام آن را داشته، میشود. حتی اگر فرصت کافی برای انجام آن را در طول زندگی پیدا نکرده باشد.
به این معنا، او شایستۀ پاداش شهدا خواهد بود؛ زیرا مؤمنی با چنین نیتی، اگر در زمان یکی از اهلبیت (علیهمالسلام) حضور داشت، آماده بود به جهاد برود، و در کنار امامش جانفشانی کند و به مقام شهادت نائل آید.
قصد و نیت و منتهی آرزوی شیعیان زمان غیبت حضرت صاحب الزمان (عجلاللهفرجهشریف) آن است که، وقتی زمان ظهور آن حضرت فرارسید در رکاب ایشان باشند تا شهید گردند. پس نیت و قصد هر فردی که جانشین دیگری شود، این است که گویی او شمشیر خود را از نیام بیرون کشیده و در کنار آن حضرت به نبرد پرداخته است، بنابراین پاداش همان عمل را دریافت خواهد کرد.»[۱]
احادیثی که به شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اشاره دارد
روایت اولین ملحق از اهلبیت به پیامبر خاتم
۱- رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
- «اولین کسی که از اهلبیتم به من ملحق میشود فاطمه است. پس به نزد من آید درحالیکه، غمگین و دلشکسته است و حقش به تاراج رفته و کشته شده است.»[۲] [۳]
- در روایتی دیگر نقل شده است پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در آخرین لحظات عمر به دخترش فرمود:
«تو اولین فرد از اهلبیت من هستی که به من ملحق میشوی، تو سرور و بزرگ زنان بهشت هستی و بهزودی، بعد از من بر تو ستم کرده و تو را به خشم آورند، تا آنجا که کتک خورده و استخوان پهلوی تو میشکند.
خداوند قاتل تو را لعنت کند، عذاب و نفرین خدا بر کسی که به این کار فرمان دهد و کسی که به قتل تو راضی گردد و آنکه قاتلت را یاری دهد و کسی که بر تو غالب شود و به همسر و دو فرزندت ظلم کند.»[۴]
محسن شهید
۲- امام محمد باقر (علیهالسلام) از امام زین العابدین (علیهالسلام) و ایشان از محمد، فرزند عمار یاسر نقل کردهاند که پدرش، عمار چنین روایت کرده است:
«حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، حضرت محسن (علیهالسلام) را حامله بود؛ پس از شهادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که آن مصیبتها برای اهلبیت رخ داد و به خانۀ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هجوم آوردند و پسرعمویش، امیرمؤمنان (علیهالسلام) را بیرون کشیدند. رفتار و کارهای آن شخص (عمر) باعث شد تا جنینی که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، داشت، سقط شود و همین باعث مریضی و شهادت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، شد.»[۵]
مظلومۀ مغصوبه
۳- روایاتی از امام صادق (علیهالسلام)
- «جدم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: ملعون است، ملعون است؛ کسی که بعد از من به دخترم فاطمه (سلاماللهعلیها) ستم میکند و حقش را غصب مینماید و او را به قتل میرساند»[۶]
- هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به معراج رفت به حضرت چنین گفته شد:
«اما دخترت مورد ظلم قرار میگیرد و محروم میگردد و حق او را که تو برایش قرار میدهی غصب میکنند و کتک زده میشود (بر شکم او ضربه خواهند زد) درحالیکه، باردار است و بر حریم و خانۀ او بدون اجازه وارد میشوند.
سپس مردم نسبت به او بیتوجهی میشوند و مدافعی نمییابد و در اثر همان ضربه، فرزندی که در رحم دارد سقط میشود و بهسبب همان ضربات و جراحات از دنیا میرود.»[۷]
- «كوهی سياه و هراسناک که به آن کوه «کمد» گویند، بر روی یکی از پرتگاههای جهنم قرار گرفته است که، قاتل امیرمؤمنان (علیهالسلام) و قاتل حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و حضرت محسن و امام حسن و حسین (علیهمالسلام) آنجا قرار دارند.»[۸]
- «دلیل شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) این بود که «قنفذ»، غلام عمر به فرمان او با نعل السيف (پاره آهن یا نقرهای که در پایین غلاف و نیام شمشیر میکوبند) به حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) ضربه زد، و فرزند او «محسن» را سقط کرد و به همین سبب، آن مظلومه سخت بیمار شد و اجازه نداد هیچیک از کسانی که او را آزارواذیت کردند به دیدارش آیند.»[۹]
قسیم النار و الجنه
- امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی طولانی میفرماید:
«رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) خبر دادند که امام حسین (علیهالسلام) با اصحاب باوفایش در سرزمینی به نام کربلا به شهادت میرسند.
و آسمانها، زمین، ملائکه، وحوش صحراها، ماهیان دریاها، کوهها برای حسین (علیهالسلام) گریه میکنند.
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) فرمودند: ای پدر! إنا لله وإنا إليه راجعون. و بر این مصیبت عظیم گریستند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: آیا راضی نیستی که شوهر تو ساقی حوض کوثر باشد در روزی که همۀ خلق تشنه باشند و دوستان خود را از آن حوض سیراب گرداند و دشمنان خود را براند و دور کند؟
آیا راضی نیستی که شوهر تو قسمت کننده جهنم باشد و هر دستوری که به جهنم بفرماید اطاعت کند و هر کسی را که بخواهد، میتواند از جهنم بیرون بیاورد و هر کسی را که بخواهد، میتواند در جهنم بگذارد؟
آیا راضی نیستی که نظر نمایی به ملائکه که در اطراف آسمان ایستاده باشند و همه بهسوی تو نگاه کنند و منتظر فرمان تو باشند و هرچه فرمان دهی، اطاعت نمایند و نظر کنند بهسوی شوهر تو که نزد عرش خدا با دشمنان خود مخاصمه کند؟
گمان میکنی که خداوند چه خواهد کرد با قاتل تو و با قاتل شوهر تو وقتی که، حجت او بر همۀ خلایق تمام شود و به آتش جهنم دستور دهد و از او اطاعت نماید؟»[۱۰]
۴- امام کاظم (علیهالسلام) فرمودند:
«همانا فاطمه (سلاماللهعلیها) بانویی بسیار راستگو و شهیده است.»[۱۱]
علامه محمد باقر مجلسی در مورد این حدیث میفرماید:
«این خبر دلالت می کند که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به شهادت رسیده است؛ و این موضوع جزء موارد معتبر و شناخته شده است.»[۱۲]
۵- امام جعفر صادق و امام رضا (علیهمالسلام) میفرمایند:
«به خدا قسم، هیچیک از ما اهلبیت نیست مگر اینکه کشته میشود و به شهادت میرسد، با شمشیر یا با زهر.»[۱۳]
۶- از ابنعباس نقل شده است:
«روزی در ذیقار خدمت امیرمؤمنان (علیهالسلام) رفتم. حضرت کتابی را برایم بیرون آورد و فرمود: ای ابنعباس، این کتابی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای من بیان فرمود و با دست خط خودم میباشد.
عرض کردم: یا امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، آن را برایم بخوان.
حضرت کتاب را خواند و در آن تمام آنچه از زمان شهادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تا زمان شهادت امام حسین (علیهالسلام) اتفاق میافتد و اینکه چگونه کشته میشود و چه کسی او را میکشد و چه کسی او را یاری میکند و چه کسانی همراه او شهید میشوند، نوشته شده بود.
آن حضرت بهشدت گریه کرد و مرا به گریه درآورد. ازجمله آنچه برایم خواند این بود که با خود آن حضرت چه میکنند و چگونه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به شهادت میرسد.»[۱۴]
۷- سلیم بن قیس هلالی (متوفی ۹۰هـ) روایت میکند:
«قنفذ، که لعنت خدا بر او باد، هنگامی که فاطمه (سلاماللهعلیها)، خود را بین او و شوهرش قرار داد، ایشان را با تازیانه زد، چون عمر پیغام فرستاده بود که اگر فاطمه (سلاماللهعلیها) بین تو و علی مانع شد او را بزن.
قنقد، آن مظلومه را به سمت چهارچوب در خانهاش کشانید و در را فشار داد بهطوری که استخوانی از پهلویش شکست، و جنینی را که در شکم داشت سقط کرد. و پس از آن ماجرا در بستر بیماری افتاد و در اثر همان صدمه به شهادت رسید، صلوات خدا بر او باد.»[۱۵]
حديث شهادت
۸- ابنشهرآشوب و علامه محمد باقر مجلسی و فضل بن حسن طبرسی گفتهاند:
«بسیاری از دانشمندان شیعه معتقدند که تمام ائمه به شهادت رسیدهاند و به فرمایش امام صادق (علیهالسلام)، استدلال کردهاند که فرمود: وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِيدٌ.»[۱۶]
۹- علامه محمد تقی مجلسی مینویسد:
«در اخبار زیادی نقل شده است که ائمۀ اطهار فرمودهاند: هیچیک از ما خاندان نیست، مگر اینکه شهید شده است.»[۱۷]
۱۰- ابنشهرآشوب از ابنبابویه قمی نقل کرده است:
«همانا همۀ ائمه با شهادت از دنیا رفتند ... و اولین ظلم و ستم به امیرمؤمنان (علیهالسلام) توسط کسی انجام شد که او را از خلافت منع کرد و ارث فاطمه (سلاماللهعلیها) را غصب کرد و حضرت محسن را در شکم مادرش به قتل رسانید و گردن سلمان را کوفت و ...»[۱۸] [۱۹]
۱۱- وقتی توطئۀ ابوبکر و عمر در به قتل رساندن امیرمؤمنان (علیهالسلام) توسط خالد بن وليد ناکام ماند، زنان بنیهاشم بیرون آمدند و فریاد زدند:
«ای دشمنان خدا چه زود دشمنی با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیتش را آشکار ساختید. درگذشته نیز چنین تصمیمی را دربارۀ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) داشتید ولی نتوانستید. دیروز دختر او را کشتید و امروز میخواهید برادرش و پسرعمویش و وصیش و پدر فرزندانش را به قتل برسانید؟
به خدای کعبه قسم، دروغ گفتهاید، شما به قتل او دست نخواهید یافت و طوری شد که از مردم ترسیدند که فتنۀ عظیمی به پا شود.»[۲۰]
منابع
[۱] شرح آقا جمال خوانساری بر غرر الحکم، ج ۵ ص۴۳۶.
[۲] غاية المرام و حجة الخصام، ج ۱ ص ۱۷۲.
[۳] امالی شيخ صدوق، ص۱۱۴، بشارة المصطفى الشيعه المرتضى : ص ۱۹۹، بحار الانوار: ج۴۳ ص ۱۷۳، فرائد السمطين ج۲ ص ۳۵ ج ۳۷۱.
[۴] کتاب سلیم: ج ۲ ص۹۰۷، ماساه الزهرا، ج ۲ ص ۳۸.
[۵] دلائل الامامه من ١٠٣-١٠۴، مدينة المعاخراج ۱ ص ۳۶۸ - ۳۶۹، از كتاب مناقب فاطمه با عوالم العلوم: ج ۲/۱۱ص۵۶۵_۵۶۶.
[۶] كنز الفوائد: ج ۱ ص ۱۵۰، العدد القويه: ص ۲۲۵، بحار الانوار، ج ۲۹ ص۳۴۶.
[۷] كامل الزيارات، ص ۳۳۲ - ۳۳۳ باب ۱۰۸ ج ۱۱، بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۶۲ ح۲۴.
[۸] كامل الزيارات، ص ۳۲۶_ ۳۲۷، اختصاص۳۴۴، بحار الانوار: ج ۲۵، ص ۳۷۲-۳۷۳.
[۹] دلائل الامامه: ص۱۳۴، بحار الانوار: ج۴۳ ص ۱۷۰ ج ۱۱.
[۱۰] تفسیر فرات کوفی، ص ۱۷۱-۱۷۲، بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۲۶۴ - ۲۶۵، عوالم العلوم: ج ۱۷ ص ۱۳۹-۱۴۰.
[۱۱] کافی ج ۱، ص۴۵۸ عوالم العلوم ج ۱/۱۱ ص ۹۱.
سید جعفر مرتضی عاملی مالت بعد از نقل این روایت مینویسد: «مجلسی اول و دوم که از بزرگان علمای شیعه هستند، میفرمایند: اين روایت صحیح است.» ماساه الزهرا ج ۲ ص ۶۸.
[۱۲] مراة العقول: ج ۵ ص ٣١٨.
[۱۳] من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۵۸۵، عیون اخبار الرضا : ج ۲ ص ۲۵۶، مناقب آل ابیطالب : ج ۲ ص ۲۰۹، بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۲۰۹، اعلام الورى: ج ۲ ص ۱۳۲.
[۱۴] کتاب سلیم: ج ۲ ص ۹۱۵، الفضائل (ابنشاذان قمی) ص ۱۴۱، بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۷۳.
[۱۵] کتاب سليم: ج ۲ ص ۵۸۸، بحار الانوار، ج ۲۸ ص ۲۷۰ - ۲۷۱ مراجعه شود به حبل.
[۱۶] مناقب آل ابیطالب : ج ۲ ص ۲۰۹، بحارالانوار: ج ۲۷ ص ۲۰۹، اعلام الورى: ج ۲ ص ۱۳۲.
[۱۷] روضة المتقين: ج۵ ص ۴۷۵.
[۱۸] ابوالحسن علی بن الحسين بن بابویه القمی متوفای ۲۳۹، و احتمال دارد مراد از «ابنبابویه»، فرزندش شیخ صدوق - متوفای ۳۸۱ باشد. هجوم على بيت فاطمه : ص ۲۶۰.
[۱۹] مثالب النواصب : ص ۲۶، هجوم على بيت فاطمه: ص ۲۶۰.
[۲۰] کتاب سلیم ج ۲ ص ۸۷۲ - ۸۷۳، بحارالانوار: ج ۲۸ ص ۳۰۶، عوالم العلوم: ج ۱۱، ص ۵۹۷_ ۵۹۸.




