به شهادت تاریخ، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در یکی از تاریکترین اعصار بشریت، عصری که آدمیان جز شرک و بتپرستی، ستم به زیردستان و بردگان نمیشناختند و مورخین نام آن را «عصر جاهلی» گذاردهاند، به دنیا آمدند. در این نوشتار کلام حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را راجعبه هدف خداوند از خلقت حضرت ختمی رسل پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و وضعیت جامعه خواهید خواند و دربارۀ اجداد پیامبر، مکان ولادت و حوادث متقارن با ولادت ایشان نکاتی ارزشمند در پی خواهد آمد.
۱۷ ربیعالاول؛ تاریخی مهم در تقویم جهان اسلام
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در روز جمعه ۱۷ ربیعالاول «عامالفیل»، یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانۀ کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند، در شهر مکه، بعد از طلوع فجر به دنیا آمدند و حامل رسالتی گردیدند که عصارۀ تمام ادیان الهی قبل از خود و خاتم تمامی رسولان الهی گردیدند.
کلام حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) راجعبه ظهور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در عصر جاهلیت
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دربارۀ اوضاع اعراب در عصر جاهلیت چنین میفرماید: «خداوند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را به رسالت مبعوث ساخت، كه جهانيان را بيم دهد و امين آيات وى باشد، درحالىكه شما ملت عرب بدترين دین و آیین را داشتيد، و در بدترين سرزمينها زندگى مىنموديد، در ميان سنگهاى خشن و مارهايى كه فاقد شنوايى بودند (و به همين جهت از هيچچيز نمىترسيدند!) آبهاى آلوده را مىنوشيديد، و غذاهاى ناگوار را مىخورديد، خون يكديگر را مىريختيد، و پيوند خويشاوندى را قطع مىنموديد، بتها در ميان شما برپا بود (و پرستش بت شيوه و آيين شما) و گناهان سراسر وجود شما را فرا گرفته بود.»[۱]
نسب پدری و مادری؛ شباهت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به اجداد خویش
نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) از نسل حضرت ابراهیم و آدم ابوالبشر (علیهماالسلام) است. ابنبابویه به سند معتبر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «من شبیهترین مردم به حضرت آدم (علیهالسلام) و حضرت ابراهیم (علیهالسلام) شبیهترین مردم بود به من در خلقت و خلق.»[۲]
اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تا ابراهیم (علیهالسلام) حدود ۳۰نفر و تا حضرت نوح (علیهالسلام) قریب ۴۰نفر و تا حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسلام) ۴۹نفر میباشند.[۳]
نسب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از طرف مادر بدینشرح است: آمنه بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب از تیره بنیزهره و از قبیله قریش.[۴]
آمنه به لحاظ شرف و پاکدامنی، سالار زنان بنی زهره بود بهطوری که او را برترین عقیله قریش دانستهاند.[۵]
گفتهاند آنگاه که داشتن دختر برای اعراب مایۀ ننگ و شرمساری بود، آمنه در میان قوم و خاندان خود احترام ویژهای داشت.[۶]
سخنی شگفت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دربارۀ حقیقت وجود خود و حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
از سلمان فارسی روایت شدهاست که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
«من و علی (علیهالسلام) در پیشگاه الهی به صورت نوری معلق بودیم؛ آن نور، تسبیح و تقدیس خدا را میکرد. [تسبیح یعنی تنزیه و گفتن سبحان الله. تقدیس یعنی خدا را بدون هر عیب و نقص دانستن] چهار (ده) هزار سال پیش از آن که آدم را بیافریند. چون حضرت آدم را خلق کرد آن نور را در صلب او قرار داد، ما پیوسته با هم در یک چیز بودیم تا آن که در پشت عبدالمطلب از یکدیگر جدا شدیم یک جزء آن من و جزء دیگر آن علی(علیهالسلام) شد. [من در نبوت بروز کردم و علی در خلافت][۷]
ایمان اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) چگونه بودهاست؟
پدر، مادر، اجداد و جدات پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) همه و همه مسلمان و مؤمن بوده و نطفۀ نورانی وی در هیچ صلب و رحم، مشترک میان کفر و اسلام و ایمان و شرک قرار نگرفته است. پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) از نسل اسماعیل ذبیح (علیهالسلام) و فرزند ابراهیم خلیل (علیهالسلام) و از سلالۀ حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسلام) است.
استشهاد به قرآن راجعبه ایمان اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
خداوند متعال در آیاتی از سورۀ شعرا میفرماید: «وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْعَزیزِ الرَّحیمِ• الَّذی یَراکَ حینَ تَقُومُ• وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدینَ• اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم»؛[۸]
خداوند متعال در آیاتی از سورۀ شعرا میفرماید: «و بر خداوند عزیز و رحیم توکل کن! همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) برمیخیزی میبیند. و (نیز) حرکت تو را در میان سجدهکنندگان! اوست خدای شنوا و دانا.»
بر اساس برخی از روایات و تفاسیر، مقصود از «و تقلّبک فی السّاجدین» این است که پیشینیان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پیدرپی و پشت در پشت، سجدهگزار، نیایشکننده و موحد بودهاند. [۹]
چنانکه علامه مجلسی در ذیل این آیه به نقل از شیخ طبرسی مینویسد: «مراد از ساجدین در آیه، موحدین است؛ یعنی نطفۀ نورانی نبی مکرم (صلیاللهعلیهوآله) از نبیای به نبی دیگری منتقل میگشت.»[۱۰]
مکان ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله)
در این که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در شهر مکه متولد شدند، همۀ منابع تاریخی اتفاق دارند اما در تعیین مکان دقیق تولد دو قول وجود دارد؛
بر پایۀ گزارشهای تایید شده و مشهور، آمنه پس از ازدواج به خانۀ عبدالله در شعب بنیهاشم منتقل شد که بعدها به «شعب ابیطالب» یا «شعب علی(علیهالسلام)» معروف گشت.[۱۱] و فرزند خود را همانجا در مکانی که بعدها مولدالنبی (صلیاللهعلیهوآله) نام گرفت، به دنیا آورد.[۱۲]
قول غیر مشهور دیگری وجود دارد که ولادت آن حضرت را در خانهای در نزدیکی کوه صفا دانستهاست.
حوادث مقارن ولادت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
در روایات آمده است که در شب ولادت آن حضرت حوادث مهم و اتفاقات زیادی در اطراف جهان به وقوع پیوست که پیش از آن سابقه نداشت و از جمله «ارهاصات» بوده است. شاید جامعترین حدیث در اینباره حدیثی است که مرحوم صدوق (رحمتاللهعلیه) در کتاب الامالی به سند خود از امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده و روایات دیگری نیز شبیه به آن در دیگر منابع موجود است.[۱۳]
خلاصۀ حوادث مقارن ولادت را میتوان در چند بند زیر نام برد.
- بتها، همگی بهرو درافتادند.[۱۴]
- ایوان کسری در مدائن، لرزید و ۱۳ یا ۱۴ کنگرۀ آن فروریخت.[۱۵]
- آتشکدۀ فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.[۱۶]
- دریاچۀ ساوه خشک گردید.[۱۷]
- نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود.[۱۸]
- راندهشدن شیاطین و جنیان از آسمانها و منع آنان از شنیدن اخبار آسمانها و وحی. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صدای ملائکه را میشنیدند، برای همیشه، طرد شدند. [۱۹]
حدیثی در این مورد از امام صادق (علیهالسلام) نقل شدهاست که میفرمایند: «شیاطین به آسـمانها رفت و آمد میکردند تا اینکه با تولد حضرت عیسی (علیهالسلام)، از سه آسمان و با به دنیا آمدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از هفت آسمان منع شدند.» [۲۰][۲۱]
فخر رازی نیز در تفسیر آیۀ شریفۀ «وَ اَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَدا» [۲۲] می گوید؛« و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مینشستیم؛ امّا اکنون هرکس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود مییابد.» در مورد منع شیاطین از نفوذ در آسمانها و تیرهای شهاب همین گفتار را داشته و اقوالی دراینباره نقل کرده است. [۲۳]
- سحر تمام ساحران در آن موقع باطل گردید و علم کهانت از کاهنان گرفته شد. [۲۴]
ابنشهرآشوب، به نقل از امام صادق (علیهالسلام) یاد میکند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیمالشان (صلیاللهعلیوآله)، بتها به صورت، به زمین افتادند. پادشاهی نماند؛ مگر آنکه تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند… در آن شب، نوری از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت.» [۲۵]
برخی از این حوادث در منابع اهلسنت نیز ذکر شده است. [۲۶]
منابع؛
۱.امام علی (علیهالسّلام)، نهج البلاغه، ترجمۀ مکارم شیرازی، خ۲۶، ج۱، ص۷۲.
۲.صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۴۲۵.
۳. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۱۳۵.
۴. ابنسعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۴۹.
۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵.
۶. ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۲، ص۳۰۷.
۷. الفردوس، ۲۸۳: ۳/ ۴۸۵۱. نیز نک: مناقب سیدنا علی، ۲۱؛ ینابیع المودة، ۱۱۸؛ المناقب خوارزمی، ۱۴۵/ ۱۷۰؛ تاریخ دمشق (ترجمة الامام علی (علیهالسلام))، ۱۵۱: ۱/ ۱۸۶؛ کفایةالطالب، ۳۱۵، ب ۸۷؛ المناقب، ابن مغازلی، ۷۸/ ۱۳۲ ۱۳۰.
۸. شعرا/سوره۲۶، آیه۲۱۷
۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۱۸.
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۰۴
۱۱. صفری، نعمتالله، مکه در بستر تاریخ، ص۶۳.
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۹.
۱۳. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۳۶۰.
۱۴. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۲۹.
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۲۵۷
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۲۵۸
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۲۵۷
۱۸. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۳۰.
۱۹. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۳۰
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۵، ص۳۳۱.
۲۱. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۰، ص۱۳۸
۲۲. جن/سوره۷۲، آیه۹
۲۳. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۱۵۷.
۲۴. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۲۹.
۲۵. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب (علیهمالسّلام)، ج۱، ص۲۹.
۲۶. ابنهشام، عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۱۷.




