گسترش شیعه با ورود حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) به ایران
برخی از تاریخنگاران بر این باورند که ورود امام رضا (علیهالسلام) به ایران تأثیر مهمی بر گسترش شیعه در آن داشته است؛ زیرا وی در ورود به ایران، در هر شهری، با مردم دیدار میکرد و به سؤالاتشان، برمبنای احادیث امامان پاسخ میگفت. همچنین با شرکت در جلسات مناظره با عالمان و ادیان و مذاهب مختلف و برتری علمی بر آنان، جایگاه علمیاش بهعنوان امام شیعه برای مردم آشکار میشد.
آزارهای مأمون نسبت به حضرت رضا (علیهالسلام)
مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهی نکرد و حتی حضرت را چندین ماه در سرخس مقیداً زندانی کرد.
پس از ولایتعهدی، ابتدای گرفتاری آن حضرت به خاطر معاشرت با مأمون منافق ملعون بود. او بهحسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت میکوشید، اما در باطن با آزار و اذیت حجت خدا را به مرگ خویش راضی نموده بود.
یاسر خادم میگوید هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت میکرد با بدنی عرقدار و غبارآلود دستها را به درگاه الهی بر میداشت و میفرمود: «بارالها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است مرگ مرا برسان» آن حضرت پیوسته در غم و حزن بود تا در غربت به شهادت رسیدند.
مأمون پس از آنکه یک شبانهروز امر شهادت آن حضرت را کتمان کرد سراغ محمد پسر امام صادق (علیهالسلام) و جماعتی از آل ابوطالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببینند و پس از آن شروع به گریهوزاری نمود!
نحوۀ شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) در بیان مولای متقیان
رویداد شهادت امام رضا (علیهالسلام) بهوسیلۀ زهر در شهر طوس، در روایاتی از ائمۀ اطهار (علیهمالسلام)، سالها پیش از آن حضرت پیشبینی شده بود.
بهعنوان نمونه شیخ صدوق به سند خود از نعمان بن سعد روایت کرده که گفت: حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود:
«سَیُقتَلُ رَجُلٌ مِن وُلِدی بِاَرض خُراسان بِالسَّمَّ ظُلماً اِسمُهُ اِسمِی وَ اِسمٌ اَبیهِ اِسمٌ اِبن عمران مُوسی الا فَمَن زارَه فِی غُربَتهِ غَفَراللهُ ذُنوبَه ما تقدّم منها و ما تَاَخَّر ...»[۱]
بهزودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان از روی ستم و جور به زهر کشته میشود، اسم او اسم من، و اسم پدرش اسم موسی بن عمران است بدانید هرکس او را در غربتش زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آیندۀ او را میآمرزد... .
شیخ مفید در باب نحوۀ شهادت حضرت رضا (علیهالسلام) در روایتی از محمد بن جهم نقل مینماید که گفت: «حضرت رضا (علیهالسلام) انگور را زیاد دوست میداشت، پس قدری انگور برای آن حضرت تهیه کردند، و در دانههای آن سوزنهای زهرآلود زدند، سپس آن سوزنها را کشیده و آن انگور را به نزد آن بزرگوار آوردند، از آن انگور زهرآلود میل فرمود و سبب شهادتش گردید.»[۲]
دفن بدن مبارک حضرت
سن شریف امام جواد (علیهالسلام) هنگام شهادت ایشان ۷ سال و چند ماه بود. غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت رضا (علیهالسلام) توسط امام جواد (علیهالسلام) انجام شد. پس از آن حضرت را جلوی قبر هارون در خانۀ حمید بن قحطبه (مکان فعلی) دفن کردند. بنابر بعضی روایات مأمون از ترس فتنۀ مردم دستور به دفن شبانۀ حضرت داد.
روایت های ناب امام رضا (علیهالسلام) از ویژگیهای حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
حضرت رضا (علیهالسلام) که امام را مانند خورشید طلوعکنندهای میدانند که نورش عالم را فرا گیرد، به مناسبتهای مختلفی ضمن هدایتگری نسبت به موضوع امامت، به بیان ویژگیهای خاص حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پرداختهاند که در ادامه از پیش نظر میگذرانید.
فضیلتی بزرگ از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در قرآن آمده
روزى مأمون به امام رضا (علیهالسلام) گفت: «بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که قرآن هم بر آن دلالت داشته باشد، چیست؟» امام (علیهالسلام) فرمود: «آیۀ مباهله است که خداى عزوجل فرموده است: فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ.»[۳]
«هرگاه بعد از علم و دانشی که (دربارۀ مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» (سورۀ آلعمران:۶۱)
یکی از کمالات حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که ذهن مأمون عباسی را مشغول کرده بود
روزی مأمون به امام رضا (علیهالسلام) گفت: «یا اباالحسن! ما را از پدرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آگاه ساز که به چه علت قسیم الجنة و النار خوانده شده است و این به چه معناست که این مطلب فکر مرا مشغول ساخته است.» پس امام رضا (علیهالسلام) به او فرمود: «ای مأمون! آیا تو از پدرت و او از پدرانش از ابنعباس از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل نکردید که گفت از رسول خدا شنیدم میفرمایند: حب علی ایمان و دشمنی با علی کفر است؟ پس مأمون پاسخ داد آری! سپس حضرت فرمودند: پس زمانی که ایمان و کفر بر اساس حب و بغض او باشد، بهشت و دوزخ را تقسیم میکند، بنابراین او قسیم الجنة و النار است.»[۴]
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حبل الله استواری که کشتی نجات امت است
امام رضا (علیه السلام) در حدیثی امام علی (علیهالسلام) را کشتی نجات معرفی کردهاند. آن حضرت به نقل از پدران خویش از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل فرمود که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْکَبَ سَفِینَه النَّجَاه وَ یَسْتَمْسِکَ بِالْعُرْوَه الْوُثْقی وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ وَ لْیَأْتَمَّ بِالْأَئِمَّه الْهُدَاه مِنْ وُلْدِهِ فَإِنَّهُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدِی وَ سَادَه أُمَّتِی وَ قَادَه الْأَتْقِیَاءِ إِلَی الْجَنَّه حِزْبُهُمْ حِزْبِی وَ حِزْبِی حِزْبُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ حِزْبُ أَعْدَائِهِمْ حِزْبُ الشَّیْطَان؛ هرکس دوست دارد بر کشتی نجات نشیند و به ریسمان مستحکم چنگ زند و حبل الله استوار را بگیرد، باید پس از من رهبری علی (علیهالسلام) را بپذیرد و با دشمنان او دشمن باشد و به امامان هدایتگر از فرزندان او اقتدا کند، آنان جانشین من، اوصیای من و حجتهای الهی بر خلق پس از من و سروران امت من و رهنمای پارسایان به سوی بهشتاند. حزب آنان حزب من و حزب من حزب الله عزوجل است و حزب دشمنان ایشان حزب الشیطان است.»[۵]
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)؛ قرآن ناطق است
مطابق روایات فراوانى که در منابع شیعی و سنی نقل شده است حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و همچنین فرزندان او لسان و کتاب ناطق الهى و قرآن ناطق هستند. از جمله ابوبصیر میگوید: دربارۀ آیۀ «هَذَا کِتابُنا ینطقُ عَلَیکُم بالحق»؛ از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم، ایشان فرمودند: «قرآن سخن نمیگوید: لیکن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت او (علیهمالسلام) ناطق به کتاب، یعنى قرآن میباشند.[۶]
و نظایر آن که دربارۀ حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و دیگر پیشوایان معصوم (علیهمالسلام) در روایات آمده است، میفهماند که آنان مفسر واقعى قرآن، مظهر علم الهى و عالم به کلیۀ علوم مربوط به قرآنند؛ چنانکه به مناسبتهاى مختلف روایات گوناگونى دربارۀ تفسیر، تأویل و غیر آن اظهار فرمودهاند. ازاینروست که شیعیان به اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام)، قرآن ناطق میگویند و اطلاق اینگونه تعبیر بر آن بزرگواران صحیح میباشند. در روایات اهلسنت نیز آمده است. این موضوع در روایات امام رضا (علیهالسلام) هم ذکر شده و آن حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را بهعنوان « النّاطِقُ بِالقُرآنِ» یاد کردهاند.[۷]
جهانبینی حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دربارۀ حقیقت اعمال انسان و معرفی معیار سنجش آن
بخش وسیعی از روایات امام رضا (علیهالسلام) به نقل از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. یکی از شیوههای بارز و برجسته در روایات امام رضا (علیهالسلام)، نقل حدیث با سلسلۀ سند پیشوایان معصوم قبلی تا شخص رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. آن بزرگوار بدینگونه هم جریان زلال رهبری فکری و فرهنگی امت اسلامی را معرفی میکند و هم اندیشههای اصیل قرآنی و نبوی را به جامعۀ اسلامی عرضه میدارد. بهعنوان مثال امام رضا (علیهالسلام) از پدران بزرگوارش از حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل میکند که آن بزرگوار فرموده است: «الدُّنْیَا کُلُّهَا جَهْلٌ إِلَّا مَوَاضِعَ الْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ کُلُّهُ حُجَّه إِلَّا مَا عُمِلَ بِهِ وَ الْعَمَلُ کُلُّهُ رِیَاءٌ إِلَّا مَا کَانَ مُخْلَصاً وَ الْإِخْلَاصُ عَلَی خَطَرٍ حَتَّی یَنْظُرَ الْعَبْدُ بِمَا یُخْتَمُ لَه؛ دنیا سراسر جهل و ناآگاهی است، مگر آنجا که کانون علم است. و علوم هم حجت [بر انسان] است مگر آنچه بدان عمل گردد. و اعمال، تمام ریا و برای نمایش است مگر آنچه از روی اخلاص باشد. و اعمال همراه با اخلاص هم در خطر است تا انسان بنگرد که پایان کار چگونه خواهد بود.»[۸]
منابع
[۱] عیون اخبار الرضا (علیهالسلام)، ج۲، ص ۹- ۳۵۸.
[۲] ارشاد، ج۶، ص ۲۹۵.
[۳] دفاع از تشیع، بحثهاى کلامى شیخ مفید (رحمتاللهعلیه)، ص: ۸۵.
[۴] عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ، ج۱، ص ۹۶.
[۵] عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج۱، ص۲۹۲ و ۲۹۹.
[۶] بحار الانوار، علامه مجلسى، ج ۲۳، ص ۱۹۸ – ۱۹۷، ح ۲۹، (مؤسسه الوفا، بیروت).
[۷] عیون اخبار الرضا (علیهالسلام)،ج ۱، ص ۵۴، ح ۲۰.
[۸] عیون اخبار الرضا (علیهالسلام)، ، ج۱، ص ۲۸۱.




