غزوه «حنین» در ماه شوال سال هشتم هجری رخ داد.[۱] هنگامیکه به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خبر رسید که بسیاری از «هوازن» در حنین گردهم آمده و خواستار جنگ با مسلمین هستند. پس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با سپاهی عظیم که شمار آنان به ۱۲ هزار نفر میرسید، به سمت هوازن حرکت کردند.
پرچم مهاجرین به دست علی بن ابیطالب، امیرالمؤمنین علیهالسلام بود[۲] و سایر پرچمها بین فرماندهان و رؤسای قبایل تقسیم شد.
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام محافظ شخصی پیامبر صلیاللهعلیهوآله در «حنین»
از «جابر بن عبدالله انصاری» روایت شده است که فرمود: «وقتی به دره حنین رسیدیم، در تاریکی صبح به وادی عمیق اجوف فرود آمدیم، درحالی که سپاه دشمن زودتر از ما در این وادی فرود آمده بود و در صخرهها و تنگهها به کمین ما نشسته بود و خود را تجهیز کرده بود. به خدا قسم که سپاه دشمن به شدت به ما حمله کرد، پس مسلمانان کشته شدند و درحال شکست بودند تا آنجا که فقط تعدادی از مهاجرین و انصار و بنیهاشم کنار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باقی ماندند.»[۳]
جابر بن عبدالله انصاری ادامه میدهد: «به هرحال، مؤرخان بر این نکته اتفاق نظر دارند که امیرالمؤمنین علیهالسلام و اکثر بنی هاشم در آن بحران همراه رسول الله باقی ماندند.[۴] علی بن ابیطالب علیهالسلام دشمنان را با تيغ شمشير خود از رسول خدا كنار میزدند و اين را در تمام نبردهاى پيشين نيز داشتهاند، به نحوی که هیچکس نمیتوانست نزدیک پیامبر صلیاللهعلیهوآله شود، مگر آنکه با شمشیر علی علیهالسلام مبارزه کند.»
سپس ادامه میدهد: «مردی از هوازن سوار بر شتری سرخ موی با پرچمی سیاه در دست، مقابل مردم ایستاده بود که مردی را دید، ضربهای به او زد و پرچمش را بلند کرد تا افراد دنبال او بیایند. در این هنگام امیرالمؤمنین علیهالسلام به او حمله کردند و او را کشتند.»[۵]
اقدام پیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از شکست مسلمین در جنگ حنین
با شکست سپاه مسلمین، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به عباس فرمودند: «انصار را فرا بخوان». عباس با صدای بلند فریاد زد: «ای انصار، ای اصحاب سمره، ای اصحاب سوره بقره!» پس همه همچون شترانی که عشق فرزند دارند، گردآمدند، سپس لبیک گفتند و به مشرکین حمله کردند.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله به میدان جنگ نگاهی کردند و فرمودند: «اکنون جنگ سخت شده است.» ایشان نخستین کسی بودند که این عبارت را به کار بردند. سپس فرمودند: «من پیامبرم و این دروغ نیست، من زاده عبدالمطلب هستم».[۶]
مردم سخت جنگیدند و پیامبر صلیاللهعلیهوآله مشتی خاک به صورت دشمن پاشیدند و آنان شکست خوردند.[۷] همچنین گفته شده است: «امیر المؤمنين علیهالسلام چهل تن از آنان را کشتند.»[۸] و از سپاه مسلمین «ایمن بن ام ایمن»، «یزید بن زمعه بن اسود بن مطلب بن عبدالزی» و چند تن دیگر به شهادت رسیدند.[۹]