جنگها و غزوههای بسیاری در طول حیات پربار پیامبر صلیاللهعلیهوآله رخ داده است که به گواه تاریخ به ۸۰ جنگ و غزوه میرسد، اما در همه آنها نبردی صورت نگرفت، زیرا بسیاری از آنها سریه بودند و برای کسب اطلاعات و شناسایی انجام شدند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله سپاهیان را به اطراف مدینه یا مناطقی گسیل داشتند که ممکن بود، دشمنان از آنجا نفوذ کنند.
جنگ ها وغزوه هایی که حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در کنار پیامبر صلیاللهعلیهوآله بودند
تعداد غزوههایی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله که به شخصه در آنها شرکت کردند، به ۲۷ غزوه میرسد که در ۹ مورد آنها جنگ صورت گرفت و همان جنگهایی است که در تاریخ اسلام مشهور هستند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در تمام غزوههای پیامبر همراه و کنار ایشان بودند و پیامبر را در هیچیک از غزوهها رها نکردند، مگر در غزوه «تبوک» که آن هم به خواست خدا و رسولش بود و در همه آن غزوهها پرچم سپاه پیامبر صلیاللهعلیهوآله در دست امیرالمؤمنین علیهالسلام بود. [۱]
غزوه بزرگ بدر؛ اولین صحنه از دلاوری حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در میدان نبرد
این نخستین جنگی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام در دفاع از اسلام در آن حضور داشتند، درحالی که بیش از ۲۵ سال نداشتند و در همین جنگ بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرچم سپاه خود را به امیرالمؤمنین علیهالسلام دادند.
جزئیات جنگ بدر و مشرکانی که به دست با کفایت حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام هلاک شدند
«عتبه» و «شیبه»، پسران «ربیعه» و «ولید بن عتبه بن ربیعه» مسلمانان را به منطقه «براز» خواندند، سه جوان از انصار که از «بنی عفراء» بودند، نزد آنان حاضر شدند: «معاذ» و «معوذ» و «عوف».[۲]
هنگامیکه مقابل عتبه و برادرش و پسرش ایستادند، عتبه از جنگ با آنان خودداری کرد و از پیامبر صلیاللهعلیهوآله خواست که شایستهترین افراد قریش را برای او بفرستند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله رو به عموزادههای خویش کردند، چراکه دوست داشتند، عموزادهها و قومش دشمن را نابود کنند و فرمودند: “عبیده بن حارث و حمزه بن عبدالمطلب و علی بن ابیطالب برخیزید”. آنان نیز سراسیمه برخاستند و در میان دو لشکر بر پاهای خود دویدند و با قلبهایی استوار و سرشار از ایمان در برابر سپاه دشمن ایستادند. در این هنگام عتبه گفت: “حرف بزنید تا شما را بشناسیم و مقصودتان را بفهمیم”. جناب حمزه شروع به حرف زدن کردند و فرمودند: “من حمزه بن عبدالمطلب، شیر خدا و رسول او هستم”، عتبه گفت: “شایسته و سخاوتمندی و من نیز شیر همپیمان خود هستم، چه کسی همراه توست؟” فرمودند: “علی بن ابیطالب و عبیده بن حارث”. عتبه جواب داد: “این دو نیز سخاوتمند هستند”.»[۳]
پس عبیده بن حارث، درحالی که هفتاد ساله بود، به سمت عتبه بن ربیعه حمله کرد و برخی گفتهاند به سمت شیبه[۴] و ضربهای بر سر او زد و عتبه نیز با ضربهای پای عبیده را قطع کرد و هر دو بر زمین افتادند. امیرالمؤمنین علیهالسلام بر ولید حمله کردند، درحالی که جوانترین افراد قوم بودند و ضربهای بر شانه ولید وارد کردند و شمشیر از زیر بغلش بیرون آمد. در همین حین حمزه نیز بر شیبه حمل کرد و با شمشیر به مبارزه پرداختند تا اینکه شمشیرها شکست و هرکس همراه خود را در آغوش گرفت. حمزه از شیبه قد بلندتر بود، مسلمانان فریاد زدند: «نمیبینی چگونه این سگ، نفس عمویت را بریده است؟» پس به سمت آنان رفت و به عمویش گفت: «عمو سرت را خم کن». حمزه سرش را در سینه شیبه فرو کرد و امیرالمؤمنین علیهالسلام با ضربهای سر شیبه را برید. سپس به طرف عتبه که هنوز جان در بدن داشت، رفتند و او را خلاص کردند. عبیده را بر دوش گرفتند و نزد پسر عمویش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آوردند، از ایشان پرسید: «آیا من شهید نیستم یا رسول الله؟» ایشان پاسخ دادند: «بله»، گفت: «اگر ابوطالب مرا میدید، میفهمید که ما بر حق هستیم، نه آنها و میگفت:
«او را به شما تسلیم میکنیم، بدون اینکه از او دفاع کنیم تا با فرزندان و خانوادههایمان نجات یابیم»[۵]
پس از جنگ برای مدت کوتاهی زنده ماند و اولین شهید اسلام در آن جنگ بود.
پس از آنان «حنظله بن ابو سفیان» به سمت امیرالمؤمنین علیهالسلام حمله کرد و چون به ایشان نزدیک شد، امیرالمؤمنین علیهالسلام با شمشیر ضربهای به او زد که چشمانش از حدقه بیرون افتاد و مانند قربانی بر شنهای بدر افتاد.
سپس «عاص بن سعید بن عاص» آمد و تقاضای مبارز کرد، پس امیرالمؤمنین علیهالسلام آمدند و او را کشتند. بعد از او «عاص بن سعید بن عاص» برای جنگ پیشقدم شد که امیرالمؤمنین علیهالسلام به سمت او رفتند و او را نیز کشتند.
و چون «بنی مخزوم» انبوه کشتگان مشرک را دیدند، از ترس ابوجهل را احاطه کردند. در این هنگام «عبدالله بن منذر» لباس رزم پوشید، ولی امیرالمؤمنین علیهالسلام با ضربهای او را کشتند و سپس «فاکه بن مغیره» آماده رزم شد که حمزه او را کشت، درحالی که گمان میکرد، ابوجهل است. بعد از آن دو، «حرمله بن عمرو» جامه رزم پوشید که او هم به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام کشته شد. پس از آنکه دیدند، علی و حمزه چه کردند، از پوشیدن لباس رزم امتناع کردند.
سپس دو لشکر با هم جنگیدند و جنگ سختی میان آنها رخ داد، سرها بر زمین میافتاد و جسدها رها میشد. «نوفل بن خویلد»، از کسانی بود که آن روز به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام کشته شد. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله درباره او فرموده بودند: «خدایا مرا از شر ابن العدویه حفظ کن.»
آمار مفتضحانه از هلاکت سپاه کفار در غزوه بدر
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با مسلمانان همراه شدند و غرور مشرکان قریش زیر پای آنان خرد شد. سپس مشتى خاک برداشتند و به روی مشركان ریختند و فرمودند: «صورتها بدبخت است، خدايا دلهايشان را به وحشت افكن.» پس شکست خوردند و اموال و اسلحه خود را رها کردند و جنگ با کشته شدن ۷۰ نفر از مشرکان قریش پایان یافت که آنان از بزرگان و قهرمانان قریش بودند و ۷۰ نفر از آنان اسیر شدند و مسلمانان ۱۴ شهید دادند ، ۶ نفر از مهاجران و ۸ نفر از انصار.
صفحه تاریخ بیانگر اولین پیروزی است که مسلمانان در نبرد به دست آوردند. این پیروزیها با دلاوریهای بنیهاشم بهویژه امیرالمؤمنین علیهالسلام تجلی یافتند که تشنه درو کردن خار شرک و تحکیم پایههای اسلام بودند.
برخی از منابع تاریخی مشرکانی که به دست امیرالمؤمنین علیهالسلام کشته شدند، را ۳۵ نفر برشمردهاند و برخی منابع نام آنها را نیز ذکر کردهاند.[۶]
منابع؛
[۱] : سير أعلام النبلاء، (سيرة الخلفاء الراشدين): ص ۲۲۸
[۲] ابن اثیر در تاریخ خود چنین آورده است: «عوف و معاذ ، فرزندان عفراء، و عبدالله بن رواحه که همگی از انصار بودند، ج۲، ص۱۲۵.
[۳] طبقات ابن سعد: ج ۲، ص ۱۲.
[۴] ارشاد المفيد: ج ۱، ص ۶۸.
[۵] الكامل في التاريخ: ج ۲، ص ۲۲.
[۶] إرشاد المفيد: ج ۱، ص ۷۰ ـ ۷۱.