در قسمت سوم این مطلب شبهه منافقين در نسبت غدير به امر الهى بیان شد، در این قسمت پيشنهادِ جايگزينىِ فردى به جاى على عليه السلام بیان می شود:
۴. پيشنهادِ جايگزينىِ فردى به جاى على عليه السلام[۷]
پس از اتمام خطبه غدیر و بيعت همگانى با امیرالمؤمنین علیهالسلام، چهارمين روشى كه منافقین براى شبهه اندازى در پيش گرفتند و به عنوان شگردى تازه آن را به ميان آوردند مسئله تبديل على عليهالسلام به شخص ديگرى بود.
آنان ابتدا اين مطلب را در بين خود مطرح كردند و گفتند: «اى كاش امام ديگرى غير از على براى ما قرار مى داد و به جاى او ديگرى را جايگزين مى كرد.
قلب هاى ما هرگز طاقت ولايت على همراه با اطاعت او را ندارد. از پيامبر صلى الله عليه و آله بخواهيم كه او را براى ما به ديگرى تبديل كند.
اى كاش على را امام قرار نمى داد و ما را امام قرار مى داد، يا اكنون كه او را امام قرار داده تغيير مى داد و ما را به جاى او قرار مى داد».
آنگاه نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله آمدند و با گستاخى تمام اين درخواست را نزد آن حضرت مطرح كردند و سخنگوى آنان معاذ بن جبل يكى از امضا كنندگان صحيفه بود.
جالبتر اينكه ابوبكر و عمر را به عنوان كسى كه جايگزين على عليهالسلام شود نام بردند! و اين گونه پرده از منشأ توطئه ها برداشته شد.
آنان گفتند: «يا رسولالله، مردم تازه مسلمان شده اند و راضى نمى شوند كه نبوت در شما و امامت در پسر عمويتان باشد. اگر آن را به غير او منتقل نماييد بهتر خواهد بود».
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «من اين كار را با رأى خود انجام نداده ام كه درباره آن اختيارى داشته باشم. اين خداوند است كه به من دستور داده و آن را بر من واجب كرده است».
خداوند نيز بى درنگ پاسخ آنان را با آيه ۱۵ سوره يونس داد و آن را بر پيامبر صلىاللهعليهوآله چنين نازل كرد:
«وَ اِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتِنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا اَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لى اَنْ اُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسى اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما يُوحى اِلَىَّ اِنّى اَخافُ اِنْ عَصَيْتُ رَبّى عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ»
«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى گويند:
قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن. بگو: براى من چنين حقى نيست كه آن را از پيش خود تبديل نمايم. جز آنچه بر من وحى مى شود تابع چيز ديگرى نيستم.
من اگر عصيان پروردگارم را نمايم از عذاب روزى عظيم مى ترسم».
بدين گونه پيامبر صلىاللهعليهوآله به آنان اعلان كرد كه من حق چنين تغييرى را ندارم، چرا كه از پيش خود انجام نداده ام بلكه كاملاً پيرو وحى هستم، و در كوچک ترين سرپيچى در اعلان ولايت على عليهالسلام از عذاب الهى ترس دارم.[۸]
اين كارشكنى منافقين در غدير را از اين منظر نيز مى توان بيان كرد:
يكى از راه هايى كه منافقين و در رأس آنان پنج نفر اصحاب صحيفه براى كارشكنى پس از خطبه غدیر انديشيدند تا شايد با پذيرش آن از سوى پيامبر صلىاللهعليهوآله غدير خنثى شود، مطرح كردن نسخ ولايت على عليهالسلام و انتخاب ديگرى به جاى او بود.
ابتدا شايع كردند كه اى كاش غير از على را خليفه قرار مى داد، يا اكنون كه كار تمام شده ديگرى را به جاى او قرار دهد![۹]
كم كم سخن را عوض كردند و گفتند: «اى كاش ما را به جاى على امام قرار مى داد»
در مرحله بعد گريز به اهداف خود را شروع كردند و گفتند: «اگر به جاى على، ابوبكر و عمر را قرار دهد از آنها پيروى مى كنيم»[۱۰]
ادامه این مطلب را در قسمت پنجم بخوانید.
منابع:
- واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۱. ژرفاى غدير: ص ۱۵۲.
- بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۱۰ و ج ۳۶ ص ۱۴۸ و ج ۳۷ ص۱۶۰، ۱۶۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷. تفسير فرات: ص ۱۷۷. الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۳۱۴.
- تفسير فرات: ص ۷۷.
- بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۸.