در بخش چهارم این مطلب بلند کردن امیرالمومنین علیهالسلام بدست رسول خداصلیاللهعلیهوآله مطرح شد در این بخش تاکید بر توجه امت به مسئله امامت بیان می شود:
بخش پنجم: تاکید بر توجه امت به مسئله امامت
مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّما أَکمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکمْ بِإِمامَتِهِ . فَمَنْ لَمْ یأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِک الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ ( فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ ) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ ، ( لایخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ ینْظَرونَ ) .
هان مردمان ! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود . اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او – تا برپایی رستاخیز و عرضه ی بر خدا – پیروی نکنند ، در دو جهان کرده هایشان بیهوده بوده در آتش دوزخ ابدی خواهند بود ، به گونه ی که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود .
مَعاشِرَالنّاسِ ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکمْ لی وَأَحَقُّکمْ بی وَأَقْرَبُکمْ إِلَی وَأَعَزُّکمْ عَلَی ، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ . وَ مانَزَلَتْ آیةُ رِضاً ( فی الْقُرْآنِ ) إِلاّ فیهِ ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ ، وَلانَزَلَتْ آیةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی ( هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ ) إِلاّلَهُ ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیرَهُ .
هان مردمان ! این علی یاورترین ، سزاوارترین و نزدیک ترین و عزیزترین شما نسبت به من است . خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم . آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که درباره ی اوست . و خدا هرگاه ایمان آوردگان را خطابی نموده به او آغاز کرده [ و او اولین شخص مورد نظر خدی متعال بوده است ] . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او . و خداوند در سوره ی « هل أتی علی الإنسان » گواهی بر بهشت [ رفتن ] نداده مگر بری او ، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است .
مَعاشِرَالنّاسِ ، هُوَ ناصِرُ دینِ الله وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ الله، وَ هُوَالتَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی . نَبِیکمْ خَیرُ نَبی وَ وَصِیکمْ خَیرُ وَصِی ( وَبَنُوهُ خَیرُالْأَوْصِیاءِ ) . مَعاشِرَالنّاسِ ، ذُرِّیةُ کلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیتی مِنْ صُلْبِ ( أَمیرِالْمُؤْمِنینَ ) عَلِی . مَعاشِرَ النّاسِ ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکمْ ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ ، وَکیفَ بِکمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکمْ أَعْداءُالله ، أَلا وَ إِنَّهُ لایبْغِضُ عَلِیاً إِلاّشَقِی ، وَ لایوالی عَلِیاً إِلاَّ تَقِی ، وَ لایؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ .
هان مردمان ! او یاور دین خدا و دفاع کننده ی از رسول اوست . او پرهیزکار پاکیزه و رهنمی ارشاد شده [ به دست خود خدا ] است . پیامبرتان برترین پیامبر ، وصی او برترین وصی و فرزندان او برترین اوصیایند . هان مردمان ! فرزندان هر پیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است . هان مردمان! به راستی که شیطانِ اغواگر ، آدم را با رشک از بهشت رانده مبادا شما به علی رشک ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهدشد . آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدی عزّوجلّ بود . پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند . آگاه باشید ! که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت . و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزگار . و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش .
وَ فی عَلِی – وَالله – نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: ( بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ ) ( إِلاّ عَلیاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ ) .مَعاشِرَالنّاسِ ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکمْ رِسالَتی وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ .مَعاشِرَالنّاسِ ، ( إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ )
و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست : « به نام خداوند همه مهر مهر ورز . قسم به زمان که انسان در زیان است .» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است . هان مردمان ! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم . و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد ! هان مردمان ! تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است . و نمیرید جز با شرفِ اسلام .
ادامه این مطلب را در بخش ششم بخوانید
منابع:
علامه امینی، الغدیر، ج۱ص۱۲-۱۵۱و۲۹۴-۳۲۲.
شیخ عبدالله، بحرانی، عوالم العلوم، ج۱۵/۳ص ۳۰۷-۳۲۷.
علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۳۷ص۱۸۱-۱۸۲.
حر عاملی، اثبات الهداة، ج۲ص۲۰۰-۲۵۰.
سید ابن طاووس، الطرائف، ص۳۳.