حضرت ابوطالب

حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) شخصیت مظلوم تاریخ‏

۲۶ رجب سالروز رحلت حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است.

۲۶ رجب سالروز رحلت حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است. ایشان بعداز فوت حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) سرپرستی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بر عهده گرفت و در مقام سرپرست، توجه ویژه و خاصی به حضرت داشت به‌گونه‌ای که بیش از فرزندان خود به ایشان نیکی می‌کرد.

حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) که بود؟

نام حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)، «عمران» است و چون نام فرزند بزرگش «طالب» بود، او را حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) خواندند و بعضی او را «عبدمناف» ناميده‌اند.
وی ۳۵ سال قبل‌از تولد پيامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مكۀ معظمه در خانواده‌ای برجسته و خداشناس ديده به جهان گشود.
او با عبدالله پدر پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برادر بود. پدرش «عبدالمطلب» جد پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اسلام است كه همۀ قبايل عرب وی را به عظمت و بزرگواری می‌شناختند و از او به‌عنوان مردی با كفايت و مبلغ آيين توحيد ابراهيم ياد می‌كردند.

عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنيای آن روز بود كه او را با لقب «سيد البطحاء» آقای سرزمين مكه و حومۀ آن و «ساقي الحجيج» آب‌دهندۀ حاجيان خانۀ خدا و «ابوالساده» پدر بزرگواری‌ها و «حافر الزمزم» ايجادكنندۀ چاه زمزم می‌خواندند.
عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارک حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بسيار كوشا بود. شيعه و اهل‌سنت بر اين حقيقت معترف‌اند.

حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) از چنين پدری به دنيا آمد و در خانۀ چنين شخصيت بزرگ و الهی پرورش يافت.
حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) در مدت کوتاهی دو منصب رفادت (مهمان‌داری حاجیان) و سقایت (آب‌رسانی به حاجیان) را در مکه بر عهده داشت. او بازرگان بود و عطر و گندم خرید و فروش می‌کرد.
حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با يكديگر فاصلۀ سنی داشتند. طالب پسر بزرگ اوست كه از او نسلی باقی نمانده است.
دومين فرزند او عقيل و سومين آن‌ها جعفر معروف به جعفر طيار و چهارمين و آخرين فرزند پسری وی حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است. فرزندان حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) همه از فاطمه بنت‌اسداند. [۱] .

سبک زندگی مؤمنانۀ پدر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)

بنابر روایتی از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) و آنچه مورخان دربارۀ حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) گفته‌اند:«وی با وجود تهیدستی، عزیز و بزرگ قریش و دارای هیبت، وقار و حکمت بود. دربارۀ جود و سخاوت او گفته‌اند: روزهایی که او اطعام می‌داد، کسی از قریش اطعام نمی‌کرد.
وی اولین کسی بود که در عصر جاهلی، سوگند را در شهادت اولیای دم بنا نهاد و بعدها اسلام آن را امضا نمود. بنابر گزارش حلبی او بنابر شیوۀ پدرش، شراب را بر خود حرام کرده بود.»(۲)

شفاعت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

شیخ مفید با اسنادی بدون زنجیرۀ پیوسته آورده است: «چون حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) بمرد، امیرمؤمنان به نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شد و گزارش مرگ او را به وی داد پس دل او سخت به درد آمد و بسیار اندوهناک شد آن‌گاه به امیرمؤمنان (علیه‌السلام) گفت: «ای علی! برو و به کار او پرداز و غسل و حنوط و کفن او را بر عهده گیر و چون او را بر تابوت نهادی مرا آگاه کن.»

امیرمؤمنان (علیه‌السلام) چنان کرد و چون او را بر تابوت نهاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به او برخورد دلش سوخت و اندوهگین شد و گفت عمو!
پیوند خویشاوندی را استوار داشتی و پاداشی نیکو یافتی، کودکی را پروردی و سرپرستی کردی و بزرگ‌سالی را یاری و همراهی نمودی آن‌گاه روی به مردم کرد و گفت بخدا برای عمویم به‌گونه‌ای شفاعت خواهم کرد که جن و انس به شگفت آیند.» (۳)

روایاتی از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد ایمان حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)

امام صادق از پدر گرامی‌شان نقل کرد: «روزی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در فضای مسجد نشسته بود و مردم گرد او جمع بودند که مردی برخاسته و گفت: ‌ای امیرالمؤمنین چگونه است که شما در مکانی هستی که خداوند شما را در آن مکان قرار داده، درحالی‌که پدرت به آتش دوزخ در عذاب است؟

حضرت فرمود: خدا زبانت را ببرد!
به خدایی که حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به پیامبری مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را شفاعت کند خداوند آن را بپذیرد، مگر می‌شود پدرم در آتش عذاب باشد و پسرش تقسیم‌کنندۀ بهشت و جهنم باشد؟
قسم به آنکه حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به پیامبری مبعوث فرمود بی‌شک نور پدرم در روز قیامت همۀ انوار خلایق جز نور پنج نور: نور محمد، نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه فرزند از اولاد حسین را خاموش و بی‌اثر می‌کند، زیرا نور او از نور ماست و خداوند آن را دو هزار سال قبل‌از خلق آدم آفریده است.»(۴)

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمايد:
«مثل ابي طالب مثل اهل الكهف حين اسروا الايمان و اظهروا الشرك فآتاهم الله اجرهم مرتين

* مثل حكايت حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)، مثل اصحاب كهف است كه ايمان خود را مخفی كردند و اظهار شرک نمودند، پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد.»
(بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۷۲)

*«اگر ایمان حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) را در یک کفۀ ترازو و ایمان این مردم را در کفۀ دیگر قرار دهند ایمان حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) فزونی خواهد داشت.»
(بحار ج ۳۵ ص ۱۱۲)

 

* جبرئیل بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نازل شد و گفت:« ‌ای محمد! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: من حرام کردم آتش را بر صلبی که تو را حمل کرد و شکمی که تو را پروراند و دامنی که تو را متکّفل شد؛ پس صلب یعنی پدرت عبداللّه و شکم یعنی مادرت آمنه و دامن یعنی عمویت حضرت ابوطالب (علیه‌السلام).»

(کافی ج ۱ ص ۴۴۶)

 

نقش نگین حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) در کلام امام رضا (علیه‌السلام):

از امام رضا (علیه‌السلام) روایت شده است که بر نگین انگشتر حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)، پدر بزرگوار امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) این چنین حک شده است:

«رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا، وَبِابْنِ أَخِی مُحَمَّدٍ نَبِیًّا، وَبِابْنِی عَلِیٍّ لَهُ وَلِیًّا»

خدا را به پروردگاری، برادرزاده‌ام محمد را به پیامبری، و پسرم علی را به ولایت او پسندیدم.»

(تفسیر أبی الفتوح، ج ۴، ص ۲۱۱)

 

ابن ابی‌الحديد، شارح نهج البلاغه نیز در خصوص مقام حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) می‌گويد:
«ان الاسلام لولا ابوطالب لم يكن شيئا مذكورا
اگر حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) نمی‌بود از اسلام هم خبری نبود.»

(شرح نهج البلاغه ابن ابی‌الحديد، ج ۱، ص ۱۴۲.)

سخنان آیت‌الله بهجت(رحمت‌الله‌علیه) در مورد شخصیت حضرت ابوطالب (علیه‌السلام)

- اگر کسی در اسلام حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) شک دارد، خوب است در ایمان مؤمن آل فرعون شک داشته باشد و اگر کسی در ایمان مؤمن آل فرعون اشکال دارد باید آیۀ (بیست و هشتم از سورۀ غافر) را از قرآن حذف کند!

- بعداز وفات حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) و حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) به پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) وحی شد که دیگر در مکه، ناصر و یاور نداری.

 

منابع:

۱. الفصول المهمة، ص ۳۰.
2.تاریخ یعقوبی ج ۲ ص ۱۴
3.کتاب حضرت ابوطالب (علیه‌السلام) پدر ولايت
4.الامالی ص ۳۰۵

 

مطالب بیشتر

3 پاسخ

  1. عالی بود ممنون هستم
    که این چیزهای مهم را در اختیار گذاشتید
    ابی عبدالله ازتون راضی باشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *