حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها)، دختر ارشد و سومین فرزند علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و همسر عبدالله بن جعفر بود.
ایشان را با القاب عقیلۀ بنیهاشم، امالمصائب، دانشمند بدون معلم، متفکر بدون استاد، یاد کردهاند. حضرت زینب (سلاماللهعلیها) توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نامگذاری شد.
ماجرای نامگذاری حضرت زینب (سلاماللهعلیها)
وقتی دختر بزرگوار امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) متولد شد، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از ایشان خواست تا نامی برای این نوزاد انتخاب کند که حضرت میگوید در نامگذاری فرزندانم بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) پیشی نمیگیرم.
چون پیامبر از سفر بازگشت، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بچه را به ایشان دادند و پیامبر فرمود واللّه در نامگذاری خودت و بچههایت بر خدا پیشی نگرفتم و پیامبر از جانب خدا نام زینب برای این دختر برگزید و فرمود علی، خودش زینت اهل دنیاست، اما این دختر به جایی میرسد که زینت پدر میشود.[۱]
درخواست تدریس حضرت زینب (سلاماللهعلیها) برای زنان کوفه
از منظر حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) دخترش دارای جایگاه ممتاز علمی بود بهطوری که این شایستگی را داشت تا برای بانوان کوفه تفسیر قرآن بگوید.
یک سال پساز استقرار حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در کوفه، زنان و دختران مشتاق دانش، به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) پیام فرستادند و گفتند: «ما شنیدهایم که دختر شما، حضرت زینب همانند مادرش، زهراى مرضیّه، منبع سرشار دانش و داراى علوم و کمالات است. اگر اجازه بدهید به محضرش حاضر شده و از آن سرچشمۀ دانش بهرهمند شویم».
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) نیز اجازه داد، تا دختر عالمهاش، بانوان مسلمان کوفه را آموزش داده و مشکلات علمى و دینى آنان را حل کند.
زینب (سلاماللهعلیها) آمادگى خود را اعلام کرد و بعداز دیدارهاى مقدماتى، جلسۀ تفسیر قرآن براى آنان تشکیل داد و پرسشها و شبهات آنان را جواب مىداد.[۲]
سؤال حضرت زینب (سلاماللهعلیها) از پدرش در لحظات آخر
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) میگوید: هنگامی که پدرم امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بر اثر ضربت ابنملجم بستری گردید، نشانههای مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: امایمن به من چنین و چنان حدیث کرد که پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند، جریان شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و حسن و حسین (علیهماالسلام) را شرح داد میخواهم از شما آن را بشنوم.
حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرمود: دخترم! حدیث امایمن صحیح است، گویا تو و دختران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را مینگرم که بهصورت اسیر با کمال پریشانی وارد این شهر کوفه میکنند، به گونهای که ترس آن دارید که مردم بهسرعت شما را بقاپند فصبرا صبرا....
صبر و استقامت کنید، سوگند به خداوندی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در سراسر روی زمین ولی خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با بچهها و اعوان خود در سراسر زمین سیر میکنند، و ابلیس به آنها میگوید: ای گروه شیطانها، ما انتقام آدم (علیهالسلام) را از فرزندانش گرفتیم، و در هلاکت آنها سعی بلیغ کردیم، بکوشید تا مردم را نسبت به آنها به ترید و شک بیندازید و مردم را به دشمنی آنها وادار نمایید... [۳]
وفات
حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) پساز گذشت حدود ۱۸ ماه بعداز شهادت امام حسین (علیهالسلام)، در دمشق شام چشم از جهان فرو بست.
در تاریخ وفات حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲هجری پساز تحمل مصائب کربلا و رنجهای اسارت در ۵۷سالگی به دیدار معبود شتافتند و در جوار حضرت حق آرام گرفتند.
منابع:
[۱] .اسماعيل انصارى زنجانى خوئينى، الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء (سلاماللهعلیها) ، قم، دليل ما، چ اول، ۱۴۲۸ق، ج۵، ص۳۷۳.
[۲]. ذبيح الله محلاتى، ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش، ج ۳، ص ۵۷.
[۳] بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۱۸۳.




